واژه نصر در فرهنگ غدیر

واژه نصر در فرهنگ غدیر

يارى كردن خدا به وضوح به معنى يارى كردن آئين او است ، يارى كردن پيامبر او ، و شريعت و تعليمات او ،
و لذا مى‏ بينيم در مساله جانشينى پيامبر (صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) كه در مفهوم ارث مالى داخل نيست به اين آيه - در بعضى از روايات
اسلامى - استدلال شده است ،(تفسیرنمونه ذیل آیه74انفال)

گفتار حذیفه درباره غدیر

حذیفه حضور خود را در واقعه غدیر چنین نقل می کند:
«به خدا قسم، در غدیر خم من مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نشسته بودم و مهاجران و انصار در مجلس بودند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم امیرالمؤمنین علیه السلام را فراخواند و دستور داد تا در سمت راست او بایستد.
 سپس فرمود: ای مردم، آیا می دانید که من نسبت به شما از خودتان صاحب اختیارترم؟ گفتند: آری، به خدا قسم.
فرمود: اَیُّهَا النّاسُ، مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلیٌ مَوْلاهُ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انصُر مَن نَصرَه وَ اخذُل مَن خَذَلَه``
گفتار ابوسعید خدری
ابوسعید خدری صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم یکی از بازگوکنندگان واقعه غدیر به صورت نسبتا مفصلی است. او در قسمتی از سخنانش می گوید:
«پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در روز غدیر خم مردم را فراخواند ... و بازوی علی بن ابی طالب علیه السلام را گرفت و بلند کرد، به طوری که سفیدی زیر بغل پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را می نگریستم. سپس فرمود: مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَ والِ مَنْ والاهْ وَ عادِ مَنْ عاداه وَانصُرْ مَن نَصَرَه وَ اخذُلْ مَن خَذَلَهُ``.
سپس ابوسعید به نزول آیه «اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم ...» اشاره کرد و از اشعار حِسان بن ثابِت یاد کرد.

سخنی از اُبَیّ بن کَعب

اُبَیّ بن کَعب، از اصحاب سرشناس پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، در اولین روز ماه مبارک رمضان که روز جمعه بود، پس از خطبه نماز جمعه به پاخاست و گفت:
«ای مهاجرین و ای انصار، آیا خود را به فراموشی زده اید یا فراموش کرده اید؟ قصد تحریف دارید یا حقایق را تغییر می دهید؟ قصد خوار کردن دارید یا عاجز شده اید؟ آیا نمی دانید که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در بین ما در موقعیتی مهم برخاست و علی علیه السلام را برای ما منصوب کرد و فرمود: مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ...``.

پرسش مرد مصری درباره غدیر

برادرِ زید بن اَرقَم می گوید: روزی با زید نشسته بودیم که اسب سواری نزدیک آمد که معلوم بود مسافر است. سلام کرد و پرسید: زید بن ارقم در میان شماست؟ زید گفت: من هستم، چه می خواهی؟ آن مرد گفت: می دانی از کجا آمده ام؟ گفت: نه. گفت: از «فُسطاطِ» مصر آمده ام تا حدیثی را که از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به یاد داری از تو سؤال کنم. زید گفت: کدام حدیث؟ مرد گفت: حدیث غدیر خم درباره ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام . زید تفصیلی از ماجرای غدیر بیان کرد و از جمله گفت:
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بر فراز منبر در غدیر فرمود: ای مردم چه کسی از شما به خودتان سزاوارتر است؟ گفتند: خدا و رسولش. فرمود: خدایا شاهد باش و تو ای جبرئیل شاهد باش ـ و این را سه بار تکرار فرمود ـ سپس دست علی بن ابی طالب علیه السلام را بلند کرد و فرمود: «اَللّهُمَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَ والِ مَنْ والاهْ وَ عادِ مَنْ عاداه وَ انْصُر مَن نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَن خَذَلَهُ» و این را نیز سه مرتبه تکرار کرد. سپس فرمود: آیا شنیدید؟ گفتند: آری، به خدا قسم. فرمود: اقرار هم کردید؟ گفتند: آری. حضرت فرمود: خدایا شاهد باش و تو ای جبرئیل شاهد باش.

روایت بَراء بن عازِب از ماجرای غدیر

بَراء بن عازِب نیز از کسانی است که در روز غدیر آن قدر به منبر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نزدیک بود که شاخه درختان را از بالای سر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بلند کرده بود تا به حضرت اصابت نکند و حضرت در کمال آرامش سخنرانی کند. او داستان غدیر را چنین نقل کرده است:
«با پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در سفر حج بودم که در غدیر خم پیاده شدیم. دستور نماز جماعت داده شد و بین درختان را برای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم جارو زدند. حضرت نماز ظهر را خواند و دست علی بن ابی طالب علیه السلام را گرفت و فرمود: مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ، اَللُّهمَّ انْصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ``».

گفتگوی اَصْبَغِ بنِ نُباتِه و ابُوهُرَیرِه درباره غدیر

امیرالمؤمنین علیه السلام در ایام صِفّین نامه ای برای معاویه نوشت و آن را به دست اَصْبَغِ بنِ نُباتِه فرستاد. معاویه پس از خواندن نامه گفت: علی قاتلان عثمان را به ما تحویل نمی دهد. اصبغ در پاسخ او گفت: ای معاویه خون عثمان را بهانه مکن ...معاویه از سخن اَصبَغ غضبناک شد. اَصبَغ می گوید: برای آن که او را بیشتر ناراحت کنم خطاب به ابوهُرَیرِه که نزد او نشسته بود گفتم: ای صحابی پیامبر، تو را قسم می دهم به خدایی که جز او خدایی نیست و به غیب و شهود داناست و به حق حبیب خدا حضرت مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم ، که به من خبر دهی آیا در روز غدیر خم حاضر بودی؟
ابوهریره گفت: آری حاضر بودم. اصبغ پرسید: آن حضرت درباره علی علیه السلام چه فرمود؟ ابوهریره گفت: از او شنیدم که می فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهْ وَ عادِ مَنْ عاداه وَ انْصُرْ مَن نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ».
گفتم: ای ابوهریره، اگر چنین است تو ولایت دشمن او را پذیرفته ای و با او دشمنی کرده ای. ابوهریره نفس عمیقی کشید و گفت: اِنّا للّه ِ وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ!


به خاطر غدیر شهید می شوم

زِید بن صُوحان از بهترین اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام بود که در جنگ جمل شهید شد. وقتی در میدان جنگ روی زمین افتاد، امیرالمؤمنین علیه السلام بالای سرش آمد و نشست و فرمود: ای زید، خدا رحمتت کند. سبک بار بودی و کمک های تو بسیار با ارزش بود.
زید سرش را بلند کرد و عرض کرد:یا امیرالمؤمنین، خدا تو را جزای خیر دهد. به خدا قسم اعتقادم درباره شما این است که عالِم به خداوند هستی... به خدا قسم من در لشکر تو با جهالت کشته نمی شوم؛ بلکه از ام سلمه شنیدم که از قول پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم گفت: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصرَه وَ اخذُلْ مَن خَذَلَهُ». به خدا قسم نخواستم تو را خوار کنم تا خدا مرا خوار نکند.

از معاویه و اصحابش بر غدیر اقرار گرفتیم

مردی از قبیله هَمْدان بنام «بَرْد» نزد معاویه آمد. عمروعاص در آن جا مشغول بدگویی نسبت به ساحت مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام بود. بَرْد گفت: ای عمروعاص، بزرگان ما از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم شنیدند که فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ»، آیا این حق است یا باطل؟
عمروعاص گفت: حق است، و من اضافه می کنم که هیچ یک از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مِثل مناقب علی را ندارند.
... آن مرد نزد قبیله خود بازگشت و به آنان گفت: ما نزد قومی آمدیم که از زبان آنان علیه خودشان اقرار گرفتیم. بدانید که علی بر حق است و تابع او باشید.

سخنرانی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم

سخنرانی تاریخی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در غدیر که حدود یک ساعت طول کشید در یازده بخش ترسیم شدنی است:
  • حمد وثنای الهی؛
  •  فرمان الهی برای اعلام ولایت؛
  • اعلام رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهم السلام ؛
  •  معرفی و بلند کردن دست امیرالمؤمنین علیه السلام توسط پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ؛
  •  تأکید بر توجه امت به مسئله امامت؛
  •  اشاره به کارشکنی های منافقان؛
  •  پیروان اهل بیت علیهم السلام و دشمنان ایشان؛
  •  حضرت مهدیعجل اللّه فرجه؛
  • مطرح کردن بیعت؛
  •  حلال و حرام، واجبات و محرمات؛
  • بیعت گرفتن رسمی.

یادآوری سه نکته پس از اعلام ولایت

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پس از اعلام ولایت فرمودند: اَللّهُمَ والِ مَنْ والاهْ وَ عادِ مَنْ عاداهُ ...؛ خدایا دوست بدار هرکس او را دوست بدارد و دشمن بدار هرکس او را دشمن بدارد و یاری کن هرکس او را یاری کند و خوار کن هرکس او را خوار کند».
سپس نزول آیه اکمال را درباره روز غدیر اعلام کردند: «اَلْیَومُ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الاِسْلامَ دینا»؛ امروز دین شما را کامل کردم و نعمت را برای شما به حد کمال رساندم و اسلام را دین شما پذیرفتم. و خداوند را بر ابلاغ این رسالت شاهد گرفتند.