سيمای کارگزاران از منظر امام علی (ع)

سيمای کارگزاران از منظر امام علی (ع)

انسان ها موجوداتی مدنی بالطبع هستند. پس برای ادامه و اداره زندگی اجتماعی خویش، ناگزیر به تشکیل حکومت می باشند. از این رو، اموری باید مورد توجه قرار گیرند:
1. برای اداره بهتر جامعه، باید تقسیم کار انجام پذیرد و افرادی برای تصدّی مسئولیت ها تعیین گردند.
2. همه کارگزاران در کنار هم، مجموعه ای را تشکیل می دهند که در جهت اداره بهتر جامعه و رسیدن به هدف از تشکیل حکومت، گام بر می دارند.
3. هریک از اعضا و کارگزاران باید دارای صلاحیت لازم برای اداره جامعه باشد.
4. اگر یکی از اعضا فاقد صلاحیت و ویژگی لازم باشد، چرخه اداره جامعه با مشکل مواجه خواهد شد.
5. بنابراین، حاکمان و کارگزاران ذی صلاح باید تحت نظارت مستمر باشند تا همواره صلاحیت آنان مورد بازبینی قرار گیرد و با آسیب شناسی رفتار آنان، با متخلّفان برخورد مناسب صورت پذیرد.
آنچه در این مختصر می آید نگاهی گذرا بر موضوعات ذیل از منظر امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) است.

ملاک‌های گزینش کارگزاران

در دیدگاه امام علی(علیه السلام)، فلسفه حکومت احیای حق، انهدام باطل و رساندن انسان از خاک به خداست. این آرمان والا جز با حکومت صالحان تحقق نمی یابد. روشن است که امام باید کارگزاران خویش را از میان بهترین ها و نخبگان انتخاب کند تا اشتباهات و انحرافات احتمالی به حداقل برسند. از این رو، نخستین اقدام حکومتی امام پس از بیعت مردم، جابه جایی و عزل و نصب وسیع مدیران اجرایی نظام پیشین بود. معیارهای امام(علیه السلام)برای انتخاب کارگزاران در رده های گوناگون، برگرفته از متن دین و مورد رضای خدا و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) بود. 


از این رو، در عهدنامه مالک اشتر برای هر صنفی از مسئولان حکومت، ویژگی های خاصی را برشمرده است; مثلا، درباره صفات فرماندهان نظامی می فرماید: 
«برای فرمان دهی سپاه، کسی را برگزین که خیرخواهی او برای خدا و پیامبر(صلی الله علیه وآله)و امام تو بیشتر، و دامن او پاک تر، و شکیبایی او برتر باشد، و از کسانی که دیر به خشم آید، و عذرپذیرتر باشد، و بر ناتوان رحمت آورد، و با قدرتمندان با قدرت برخورد کند، درشتی او را به تجاوز نکشاند، و ناتوانی او را از حرکت باز ندارد. سپس در نظامیان، با خانواده های ریشه دار، دارای شخصیت حساب شده، خاندانی پارسا، دارای سوابقی نیکو و درخشان، که دلاور و سلحشور و بخشنده و بلندنظرند، روابط نزدیک برقرار کن. آنان همه بزرگواری را در خود جمع کرده و نیکی ها را در خود گرد آورده اند.»1
همچنین درباره صفات قضات می فرماید: 
«سپس از میان مردم، برترین افراد نزد خود را برای قضاوت انتخاب کن; کسانی که مراجعه فراوان، آن ها را به ستوه نیاورد، و برخورد مخالفان با یکدیگر آنان را خشمناک نسازد، در اشتباهاتشان پافشاری نکنند، و بازگشت به حق پس از آگاهی برایشان دشوار نباشد، طمع را از دل ریشه کن کنند، و در شناخت مطالب با تحقیقی اندک رضایت ندهند، و در شبهات از همه با احتیاط تر عمل کنند، و در یافتن دلیل اصرارشان از همه بیشتر باشد، و در مراجعه پیاپی شاکیان خسته نشوند و در کشف امور از همه شکیباتر، و پس از آشکار شدن حقیقت، در فصل خصومت ازهمه برنده تر باشند; کسانی که ستایش فراوان آنان را فریب ندهد، و چرب زبانی آنان را منحرف نسازد.»2
علاوه بر این، امام علی(علیه السلام) درباره ملاک های کلی گزینش مدیران و کارگزاران حکومت نیز صفاتی را برمی شمارد که شایسته است در نظام اسلامی ما به طور دقیق و سنجیده به کار گرفته شوند. اهم این اوصاف و معیارها به قرار ذیل است:

  •  ایمان و تقوا
در گزینش افراد بر حسب نوع مسئولیت، باید تقوا و ایمان آنان ملاک قرار گیرد; زیرا ایمان به خدا و تسلیم در برابر اوامر او آنچنان تعهد و الزامی در انسان ایجاد می کند که از کوچک ترین عمل خلاف احتراز می کند و برای او مسئولیت در مقابل خدا، از هرگونه قانون و مقام مافوق رجحان دارد، و تنها خدا را حاضر و ناظر اعمال خود می بیند.
در نظام اسلامی، خدامحوری و تقواگرایی، اساس کار و سازندگی است و همه چیز با معیار تقوا ارزیابی می گردد. امام علی(علیه السلام) شیوه برخورد و اصول مدیریت را در نامه خود به مالک اشتر، از تقوا و خداگرایی آغاز می کند و او را به ترس از خدا فرمان می دهد و اینکه اطاعت خدا را بر دیگر کارها مقدّم دارد و از آنچه در کتاب خدا آمده، از واجبات و سنّت ها، پی روی کند، دستوراتی که جز باپی روی آن هارستگار نخواهد شد، و جز با نشناختن و ضایع کردن آن ها جنایت کار نخواهد گردید. به او فرمان می دهد که خدا را با دل و دست و زبان یاری کند; زیرا خداوند پیروزی کسی را تضمین می کند که او را یاری دهد، و آن کس را که او را بزرگ شمارد بزرگ می دارد، و به او فرمان می دهد تا نفس خود را از پی روی آرزوها باز دارد و هنگام سرکشی رام کند که "نفس همواره به بدی وا می دارد، جز آنکه را خدا رحمت آورد." (یوسف: 53)3

  •  آزمایش لیاقت‌ها
منظور از «آزمایش لیاقت ها» این است که کارایی و مهارت و سایر ویژگی های افراد در هنگام پذیرش مسئولیت، لحاظ گردند; یعنی افراد باید بر اساس تعهد و نوع تخصص و توان اجرایی، انتخاب و به کار مورد علاقه گمارده شوند و هیچ گاه نباید روابط جای ضوابط را گرفته، لیاقت ها و شایستگی ها قربانی دوستی ها و مسائل خویشاوندی گردند. از این رو، حضرت به مالک اشتر می فرماید: «سپس در امور کارمندانت بیندیش و پس از آزمایش، به کارشان بگمار، و با میل شخصی و بدون مشورت با دیگران، آنان را به کارهای گوناگون وادار نکن; زیرا این نوعی ستمگری و خیانت است.»
بنابراین، احراز وجود شروط، لازم است و اصولی همچون «برائت» و یا اصل «عدم» در انتخاب مدیران و کارگزاران کارایی ندارد.
نکته دیگری که در این فراز از نامه آمده، آن است که مشورت در هر کاری لازم است، بخصوص در گزینش; به خاطر حساسیت موضوع، هرگز نباید نظرها و سلیقه های شخصی ملاک قرار گیرند. اصولا انتخاب افراد بر اساس مشورت سه فایده دارد:
الف. اگر انتخاب شخص طبق نظر و صلاحدید چند نفر باشد ضریب صحّت گزینش را بالا می برد.
ب. گزینش افراد بر اساس مشورت و به صورت شورایی، امکان گزینش افراد فرصت طلب و نفوذی را منتفی می کند.
ج. در گزینش شورایی همه اعضای گزینش، لزوماً خود را موظّف به همکاری همه جانبه با فرد گزینش شده می بینند.

  • صلاحیت اخلاقی
اصولا جایگاه ارزشی هر کسی را در اجتماع، اخلاق او معیّن می کند. به عبارت دیگر، اخلاق هر انسانی در اجتماع، معرّف اوست. واضح است که در گزینش افراد برای تصدّی امور جامعه نیز صفات و افعال اخلاقی انسان نقش دارند. بعضی از صفات در محیط کار ضروری اند که هنگام گزینش باید لحاظ شوند; مثل تواضع، حسن خلق، گشاده رویی، مردم داری، صداقت، سعه صدر و امانت داری.
بر حسب نوع مسئولیتی که به افراد سپرده می شود، صفت اخلاقی مربوط به آن نیز باید مورد عنایت قرار گیرد; مثلا، اگر به کسی مسئولیتی داده می شود که بیشتر با مردم سرو کار دارد، باید حسن خلق و مردم داری او بر سایر صفات او بچربد، و اگر عهده دار بیت المال است باید در صداقت و امانت داری مشهور باشد. پس جایگاه مسئولیت اشخاص را صرف نظر از سایر شروط، اخلاق او تعیین می کند. این ها نکات ظریفی هستند که در هسته گزینش باید به آن ها توجه گردد تا هماهنگی کامل بر حرکت و فعل و انفعالات یک نظام، حکم فرما شود.
امام علی(علیه السلام) در عهدنامه مالک اشتر، می فرماید: «کارگزاران دولتی را از میان مردمی انتخاب کن که... اخلاق آنان گرامی تر، و آبرویشان محفوظ تر، و طمعورزی شان کمتر است.» بنابراین، یکی از معیارهای مهم انتخاب کارگزار شایسته، داشتن صلاحیت اخلاقی است.

  •  اصالت خانوادگی
با توجه به اهمیت صلاحیت اخلاقی افراد، نقش خانواده نیز در پرورش خصال نیک و سجایای اخلاقی روشن می گردد. اگر صفات اخلاقی و پسندیده در نفس انسان ملکه نشوند هرگز مصدر افعال خوب واقع نمی گردند.
روشن است که ملکه شدن یک صفت خوب به مدت زمانی طولانی نیاز دارد، و اگر افراد مورد گزینش از خاندان شریف و با فضیلت باشند، می توان تصور کرد که صفات اخلاقی در آن ها از سنین کودکی شکل گرفته و با دوام و ریشه دار در فرد وجود دارند. علاوه بر آن، صفات خوب و بد از طریق ارث به فرزند منتقل می شوند. اخلاق خوب و پسندیده یا زشت و نکوهیده معرّف پاکی وراثت یا بدی آن هستند.
بنابراین، اخلاق نقش محوری در اداره امور دارد و اصالت خانوادگی در تأیید صلاحیت اخلاقی افراد نیز نقشی به مراتب مؤثرتر داراست. مولا علی(علیه السلام)به مالک اشتر می فرماید: «کارگزاران دولتی را از میان مردمی انتخاب کن که... با حیا و از خاندان های پاکیزه و با تقوا باشند.»

  •  حسن شهرت
در گزینش افراد، «قضاوت مردم» می تواند ملاک خوبی باشد; زیرا خوبی و بدی افراد از مردم پوشیده نمی ماند. وقتی مردم شخصی را به خاطر صفات خوبش می ستایند و در همه جا از او به نیکی یاد می کنند به گواهی و تصدیق آنان می توان اطمینان کرد. همچنین مردمی که به صداقت و دیانت و امانت داری معروفند هر گاه در مصادر امور قرارگیرند اعتماد و همکاری همه جانبه مردم را به سوی خود جلب می کنند.
از سوی دیگر، اعتبار یک حکومت با حضور چهره هایی که امین مردم هستند بالا می رود و بهترین پشتوانه و دل گرمی نیز برای یک مسئول، اعتماد مردم نسبت به اوست; زیرا می داند که مردم حرف های او را صادقانه می پذیرند و در همه حال با او یک دل و یک زبان هستند. عکس آن نیز صادق است; یعنی اگر فردی که پایگاه مردمی ندارد یا صداقت و امانت داری او را عملا نیازموده اند، زمام امور مردم را به دست گیرد، مردم نه تنها به او اعتماد نمی کنند، بلکه از این عمل مسئولان مافوق به خشم نیز می آیند، و هر چه کار و مسئولیت فرد حسّاس تر باشد، خشم و ناراحتی مردم نیز بیشتر خواهد بود. از این روست که حضرت علی(علیه السلام) حسن شهرت و سوابق خوب افراد را (در عهدنامه مالک اشتر)، یکی از ملاک های گزینش معرفی می کند: «کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه... که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند... و آینده نگری آنان بیشتراست، انتخاب کن.»
بنابراین، افرادی که اهل تجربه بوده و در کشاکش کارها ساخته و پرداخته شده اند و نیز سابقه و حسن سابقه شان در اسلام، بیش از دیگران باشد و همچنین مدیر و دوراندیشند و در کارها و مسائل، عمیق و ژرف نگرند; شایستگی بیشتری در تصدّی امور دارند.

منبع:

  • محمد فلاح سلوکلایی، مجله معرفت، 1384، شماره 93