فضایل امام علی (ع) از زبان خلفا و علمای اهل سنت
نگاه بزرگان اهلسنت به این چهره جهانی است که در میان آنها اسامی خلفای راشدین و ائمه اهلسنت دیده میشود.
ابوبکر:هرکس دوست دارد به مردی بنگرد که نزد رسول خدا «ص» عظیمترین منزلت را داشت و قرابتش نیز به آن جناب نزدیکتر و دخالتش در رفع حوایج آن جناب و بینیازی خودش از دیگران بیشتر بود به این مرد یعنی علی نگاه کند. (1)
«او (علی «ع») مولای من است. زیرا پیامبر شرف را در ولایت علی میدید. لذا میگفت: نسبت به افراد شریف و با شخصیت محبت و دوستی از خود نشان دهید و در رابطه با حفظ آبروی خود از افراد پست و بیشخصیت بپرهیزید و برحذر باشید و دانسته باشید که هیچگونه شرفی به درجه تمامیت نرسید مگر به ولایت علی.» (2)
«مانند علی کسی حق دارد که تکبر ورزد و به خود ببالد. به خدا سوگند اگر شمشیر او نبود، اساس اسلام استوار نمیشد. و علاوه بر آن او داناترین فرد این امت در امر قضاست و با سابقهترین و شریفترین آنان است. (3)
عایشه:
به خدا قسم بین من و علی در قدیم مطلبی جز آنچه که بین زن و خویشان شوهرش میباشد وجود نداشته است... و در نظر من او از نیکان است... (4)
سعد بن ابی وقاص
عامر پسر سعد بن ابی وقاص نقل میکند: معاویه پس از طواف کعبه در دارالندوه پدرم را پهلوی خود بر تخت نشاند و به پدرم گفت چه چیز تو را باز میدارد که به پسر ابوطالب ناسزا نمیگویی؟ پدرم از معاویه ناراحت شد و گفت: به خدا قسم مادام که من سه جمله از رسول خدا درباره او به یاد دارم او را ناسزا نمیگویم. برای اینکه اگر یکی از آن سه را درباره من فرموده بود از تمامی نعمتهای ارزنده بیشترش ارج مینهادم. اول اینکه شنیدم درباره علی که در بعضی از جنگها که او را جانشین خود کرد و به جنگ نبرد، علی غمناک شد و گفت: آیا مرا از فیض جهاد محروم میفرمایی؟ پیامبر فرمود: آیا راضی نیستی که نسبت به من به منزله هارون باشی نسبت به موسی، با این تفاوت که دیگر بعد از من نبوتی نیست؟
دوم اینکه شنیدم در روز فتح خیبر درباره او فرمود: فردا بیرق جنگ را به دست کسی میدهم که رسول خدا را دوست دارد و خدا و رسول نیز او را دوست دارند. و چون فردا شد همه گردن کشیدیم شاید ما را صدا بزند و نزد خود بخواند ولی ناگهان فرمود: علی را نزد من بخوانید و چون او را خواندند درد چشم داشت. پس آب دهان در دیدگان او انداخت و رایت جنگ به به دست او داده و در نتیجه خدا قلعه را به دستش گشود.
سوم اینکه وقتی آیه «انما یرید الله...» نازل شد علی و فاطمه و حسنین را نزد خود خواند و گفت: بارالها اینان اهل بیت منند. (5)
طلحه:
علامه خوارزمی از ابی عامر انصاری روایت میکند که در لحظات آخر جان کندن طلحه در جنگ جمل نزد او رسیدم. او گفت: تو که هستی؟ گفتم از یاران امیرالمومنین علی. گفت دستت را بده تا با تو با امیرالمومنین بیعت کنم. من دست دراز کرده و او بیعت کرد. (6)
عبدالله بن عمر:
از دنیا هیچ اندوه و تاسفی ندارم جز اینکه چرا به همراه علی با فئه باغیه (گروه سرکش) نجنگیدم. (7)
ابن عمر در جواب مردی که به او گفت: من علی را دشمن میدارم، فرمود: پس خدا هم به خاطر علی تو را دشمن میدارد. (8)
ابوسعید خدری:
ما منافقین انصار را با دشمنی آنان با علی میشناختیم. (9)
جابر بن عبدالله انصاری:
او بهترین انسان است. (10) ما منافقین را به نشانی دشمنی با علی میشناختیم. (11) زاهدتر از علی بن ابیطالب در دنیا ندیدهام (12)
عبدالله بن مسعود:
افضل اهالی مدینه علی بن ابی طالب است. (13)
حسن بصری:
خدا علی را رحمت کند. به خدا سوگند که او برای دشمنانش همچون تیری صائب و به هدف خورده از جمله تیرهای الهی بود و از همه داناتر و از همه به پیامبر نزدیکتر و درویش این امت بود. چنانکه به مال دنیا رغبتی نداشت و در فرمان پذیری امر الهی نیز سستی به خرج نداد و از ملامت نکوهش گران باک نداشت و قرآن محور هدف و دانش و عمل او بود و از این راه بر بهشتی زیبا دست یافت. (14)
ابوحنیفه:
در جنگ میان علی و مخالفان او حق به جانب علی بود. (15)
شافعی:
ایشان در جواب فردی که به او گفت: در این مساله با علی بن ابی طالب مخالفت نمودهاید، گفت: این مسئله را از علی با سند و دلیل ارائه کن تا پیشانی بر خاک بگذارم و اظهار خطا کنم و از رایم برگردم و به رای علی تمسک جویم. (16)
احمد بن حنبل:
عبدالله فرزند احمد بن حنبل از ایشان نقل میکند: «علی بن ابی طالب از اهل بیت است و کسی با آنها قابل مقایسه نیست.» عبدالله همچنین نقل میکند: در حق علی باید بگویم که خلافت علی را مقام و منزلت نداد، بلکه علی به خلافت منزلت بخشید.» (17)
بخاری:
ایشان در کتاب صحیح بخاری به نقل مناقب حضرت علی «ع» پرداخته که از آن جمله روایات مربوط به کنیه ابوتراب، دادن پرچم پیروزی در روز خیبر به علی و حدیث منزلت است. او از خلیفه دوم نقل میکند: پیامبر رحلت فرمود در حالی که از علی راضی بود. (18)
مسلم بن حجاج:
ایشان در کتاب مناقب صحیح مسلم به نقل روایاتی در منقبت علی «ع» از پیامبر «ص» میپردازد. او روایاتی همچون دادن پرچم پیروزی را در روز خیبر به علی با اسناد مختلف، ابوتراب خواندن علی «ع» از جانب پیامبر «ص»، و سفارش پیامبر در رعایت حرمت اهل بیت و همچنین سخنان سعد بن ابی وقاص را در مقابل معاویه نقل میکند. (19)
نسائی:
ایشان با نوشتن کتاب خصائص امیرالمومنین علی بن ابی طالب کرم الله وجهه، حدود 178 روایت در مناقب آن حضرت ذکر میکند. خوارزمی نقل میکند که امام نسائی گفته است در فضیلت هیچ یک از یاران پیامبر «ص» به اندازه فضیلت علی «ع» روایت وجود ندارد. (20)
ابن عبدالبر:
فضائل علی در میان برگها نمیگنجد... بنی امیه علی را به باد ناسزا میگرفتند و از او بدگویی میکردند اما این حرکات جز بلندی مرتبه وشان و محبت در نزد علما چیز دیگری بر علی نمیافزود (21)
فخر رازی:
هرکه علی «رض» را پیشوای دینی خود قرار دهد حقا به دستاویز محکمی در دین و دنیای خود چنگ زده است. (22) هرکه در دین خود به علی بن ابی طالب اقتدا کند حقا هدایت یافته است به دلیل آنکه پیامبر «ص» فرمود: خداوندا حق را بر همان محوری بگردان که علی میگردد. (23)
ابن حجر عسقلانی:
نزد اکثر اهل علم علی «رض» اولین کسی است که اسلام آورد و در دامان پیامبر اکرم «ص» پرورش یافت و هیچگاه از او جدا نشد. در تمام جنگها یار و همراه پیامبر «ص» بود مگر در تبوک. در این جنگ پیامبر «ص» به خاطر تاخیر علی «رض» به او فرمود: آیا نمیخواهی نسبت به من همچون هارون نسبت به موسی باشی. (24)
جلال الدین سیوطی:
ایشان در کتاب حدیثی معروف خود «جامع الاحادیث» حدود 3158 روایت در مسند علی «ع» نقل میکنند. (25)
شیخ عبدالحق دهلوی حنفی:
مناقب علی «رض» بسیارند و خارج از حد و حصر و احصا مذکور است. (26)
شیخ محمد عبده:
در میان دانشمندان و سخنشناسان زبان و ادبیات عرب کسی نیست که به عظمت علی «رض» اعتراف نکند. کلام امام علی بن ابی طالب پس از کلام خدا و پیغمبرش، شریفترین و برترین سخن و محتوا را دارد. هنگامی که پارهای از عبارات نهج البلاغه را با دقت میخواندم صحنههایی در نظرم مجسم میگشت که شاهد زندهای برای پیروزی نیروی سخن و بلاغت بود. آنجا که دلها با برهان حقایق آمیخته میگشت، و سپاه سخنان محکم و نیرومند، چنان به درهم شکستن باطل و یاری حق به پا میخواست که هر شک و باطلی را نابود میکرد. قهرمان میدان که پرچم پیروزی را به اهتزاز در آورده بود، امیرالمومنین علی بن ابی طالب بود. (27)
ابراهیم نظام معتزلی:
علی «رض» در جنگهای خود بر حق بود و کسانی که با او جنگیدند بر خطا رفتند. (28)
ابوجعفر محمد بن عبدالله اسکافی معتزلی:
نادانی و کوردلی بزرگتر این است که معاویه را قابل سنجش با علی بدانند و این همان چیزی است که پارهای از عوام سرگردان و فرومایگان از حشویه که با حقیقت فاصله دارند به آن معتقد شدهاند. (29)
ابن ابی الحدید معتزلی:
اگر علی را در مورد خصائص اخلاقی و فضائل نفسانی و دینی بنگری، او را سخت درخشان و بر اوج شرف خواهی دید. اما در مورد شجاعت چنان است که نام همه شجاعان پیش از خود را از یاد مردم برده است و نام همه کسانی را که پس از او آمدهاند را محو کرده است... اما از نظر جود و سخاوت، حال علی «رض» در آن آشکار است. روزه میگرفت و با آنکه از گرسنگی سست میشد، باز خوراک و توشه خود را ایثار میفرمود و آیات نهم و دهم سوره انسان درباره او نازل شده است که میفرماید: «و خوراک را با آنکه دوست دارندش به درویش و یتیم و اسیر میخورانند، جز این نیست که میخورانیم شما را برای رضای خدا و از شما پاداش و سپاسگذاری نمیخواهیم» (30)
ابن میثم بحرانی:
پیشوای بزرگ ما امیرالمومنین صاحب نشانههای آشکار و نورهای درخشان علی بن ابی طالب «رض» در تمام آنچه از سخنانش به ما رسیده است و آنچه از کارها و دستورالعملها که از آن بزرگوار صادر شده، مقصود و منظورش این است که آنچه شریعت ارزشمند از اغراض و اهداف دربردارد و آنچه قرآن از قوانین و قواعد داراست همه را توضیح و تشریح کند. به گونهای که حتی یک جمله در غیر این منظور از آن حضرت یافت نشده است. چون سخنان آن حضرت این ویژگی را دارد، ناگزیر سخن او سخنی است که رنگ و نمودی از کلام خدا دارد. در عین حال دارای بوی خوش کلام پیغمبر «ص» است. (31)
صبحی صالح:
هیچ مسلمانی نیست که خویشاوندی نزدیک و منزلت ویژه پسرعموی پیامبر اکرم «ص» حضرت علی کرم الله وجهه را نزد آن حضرت نداند... علی کرم الله وجهه در حمایت از پیامبر «ص» قدمهایی برداشت که پهلوانان از آن عاجزند و قدمها میلغزند... باارزشترین مقامها در تاریخ به نام او ثبت شد. جنگاوری روز بدر، کشتن عمرو بن عبدود در غزوه خندق، پایداری و وفا در غزوه احد و حنین و پرچمداری روز خیبر امتحان خوبی بود. (32)
منابع:
1. کنزالاعمال، ج 13، ص 115
2. المناقب الخوارزمی، ص 97
3. طبقات ابن سعد، ج 2، ص 337
4. کامل ابن اثیر، ج 3، ص 197
5. صحیح مسلم، جلد 7، ص 120
6. المناقب للخوارزمی، 112
7. المستدرک، جلد 3، ص115
8. المسندالجامع، جلد 10، ص 771
9. فضائل الصحابه، ج2، ص 579
10. فضائل الصحابه، ج 2، ص 564
11. فضائل الصحابه، ج 2، ص 639
12. مناقب للخوارزمی، ص 71
13. فضائل الصحابه، ج 2، ص 646
14. البدایه و النهایه، جلد 8، ص 6
15. الاصابه ابن حجر، ج 2، ص 50
16. الائمه الاربعه، ج 4، ص 114
17. الائمه الاربعه، ج 4، ص 117
18. صحیح بخاری، ج 5، ص 22 – 24
19. صحیح مسلم، ج7، ص120 – 124
20. المناقب للخوارزمی، ص 6
21. استیعاب در حاشیه اصابه، ج 3، ص 26
22. تفسیر کبیر، ج1، ص 205
23. تفسیر کبیر، ج1، ص 207
24. الاصابه، ج 2، ص 507
25. جامع الاحادیث، ج 15 و 16
26. مناقب علی بن ابی طالب «رض»، ص 354
27. شرح نهج البلاغه عبده، ص 3
28. تاریخ اندیشههای کلامی، ج1، ص 229 به نقل از مقالات الاسلامیین، ج2، ص 130
29. المعیار و الموازنه، ص37
30. مقدمه شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج3، ص 5
31. شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج1، ص 33
32. مقدمه شرح نهج البلاغه صبحی صالح، ص 1 -2