فضایل امام علی (ع) در کتب اهل سنت

فضایل امام علی (ع) در کتب اهل سنت

[مسند ابو حنيفه ص 247] از «حبّه» روايت كرده است، از حضرت على بن ابي‌طالب عليه السّلام شنيدم كه مى‏ فرمود:
من نخستين كسى هستم كه اسلام اختيار كرده و با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نماز خوانده ‏ام.
مؤلف گويد: اين حديث را «خطيب» بغدادى در [تاريخ بغداد 4/ 233] روايت كرده است.

 [الاصابة 4/ قسم 1/ 118] مى ‏نويسد: «ابن شاهين» از طريق «ابراهيم بن جعفر»، او هم از پدرش، «جعفر بن عبد الله بن سلمه»، او هم از «عمرو بن مرّة جهنى» و «عبد الله فضاله مزنى» كه دوست يكديگر بوده‏ اند، از «جابر» روايت كرده است، مسلمانان به اتفاق، ابراز داشته‏ اند كه على بن ابيطالب عليه السّلام نخستين كسى است كه اسلام آورده است.
[همان كتاب 8/ قسم 1/ 183] مى ‏نويسد: «ابن منده» از روايت «على بن هاشم بن بريد» نقل كرده است كه «ليلاى غفارى» گفته است:
من در جنگها حضور پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله شرفياب بودم و به مداواى مجروحان مى ‏پرداختم و به‏ عيادت بيماران مى ‏رفتم آنگاه كه حضرت على عليه السّلام بسوى بصره حركت كرد، همراه آن حضرت، عازم بصره شدم، در ملاقاتى كه با «عايشه» دست داد، از وى پرسيدم: آيا فضيلتى راجع به حضرت على عليه السّلام، از حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله شنيده ‏اى؟ در پاسخ گفت: آرى! بخاطر دارم در يكى از روزها كه من و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در خانه بوديم، على عليه السّلام- كه جامه پنبه‏ اى پوشيده بود- وارد شد و در ميان من و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله نشست، به او گفتم: مگر جاى ديگر در اين خانه گشاده ‏تر از اينجا، پيدا نكردى كه در ميان من و پيغمبر نشستى؟ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى عايشه! برادر مرا براى من، واگذار؛ چرا كه او، نخستين كسى است كه اسلام آورد، و آخرين كسى است كه پيمان خود را با من استوار مى ‏دارد و اولين كسى است كه روز قيامت، با من ملاقات مى ‏كند.

 [اسد الغابة 5/ 520] به سند خود، از «حارث» از حضرت امير المؤمنين على عليه السّلام روايت كرده است كه
«ابوبكر» و «عمر» به حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شده و حضرت زهراى مرضيه عليها السّلام را از آن حضرت، خواستگارى كردند. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خواستگارى آنان را پاسخ نداد و از ازدواج حضرت زهرا عليها السّلام با آنان، امتناع ورزيد. وقتى كه آن دو تن به آرزوى خود نرسيدند، «عمر» در ملاقاتى كه با حضرت على عليه السّلام داشت، خطاب به آن حضرت گفت: تو يا على، شايسته‏ اى كه دختر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را به همسرى خود درآورى. على عليه السّلام فرمود: من تهيدستم و جز زرهى كه آنرا در معرض گرو درآورم، چيز ديگرى ندارم. سرانجام حضرت على عليه السّلام به خواستگارى آن حضرت اقدام كرد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پيشنهاد خواستگارى او را پاسخ داد. هنگامى كه پاسخ خواستگارى على عليه السّلام به اطلاع حضرت زهرا عليها السّلام رسيد، گريست؛ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به ملاقات حضرت زهرا عليها السّلام تشريف فرما شد و فرمود: اى فاطمه! چرا گريه مى ‏كنى؟ به خدا سوگند! تو را به همسرى بزرگوارى در آوردم كه عملش، از همگان بيشتر، و بردباريش، از همه‏ بيشتر، و نخستين كسى است كه اسلام آورده است.
مؤلف گويد: اين حديث را «متّقى» در [كنز العمال 6/ 392] روايت كرده است. و از حضرت على عليه السّلام نقل كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فاطمه زهرا عليها السّلام را به همسرى من در آورد- تا آخر حديث- و اضافه كرده است: اين حديث را «ابن جرير» روايت كرده و صحت آنرا امضا كرده است و «دولابىّ» هم در كتاب «الذّريّة الطّاهرة» به نقل اين حديث پرداخته است.

 [الرياض النضرة 2/ 182] از «انس» روايت كرده است:
 هنگامى كه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله، حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام را به همسرى حضرت على عليه السّلام در آورد، به «امّ ايمن» فرمود: وسائل زفاف دخترم را فراهم كن و او را به خانه على عليه السّلام هدايت نما و به زهرا بگو تا پيش از آنكه من با او ملاقات كنم، به انجام كارى شتاب نكند. پس از آنكه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نماز عشاء را بجا آورد. كوزه آبى را بدست گرفت و به اندازه‏ اى كه خدا مى‏ خواست، دعا خواند و در آن كوزه دميد و با همان كوزه به خانه على عليه السّلام رهسپار شد، به على عليه السّلام فرمود: از آب اين كوزه بياشام و با آن وضو بگير. به حضرت زهرا عليها السّلام هم، فرمود: از آب اين كوزه بياشام و با آن وضو بگير. پس از آن، در خانه را به روى آن دو نفر بست و از خانه بيرون رفت، در همين حال فاطمه عليها السّلام گريست! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: چرا گريه مى‏ كنى؟ با آنكه تو را به همسرى بزرگ مردى در آورده‌‏ام كه از همه مردم، پيشتر اسلام اختيار كرده است و از همه آنها، اخلاقش بهتر و والاتر است.

منبع: فضائل پنج تن(ع)در صحاح ششگانه اهل سنت,ج1 ص308