تغییر نسلی، پیامدهای تربیتی و شیوه‌های برخورد با آن  در نهج‌البلاغه

تغییر نسلی، پیامدهای تربیتی و شیوه‌های برخورد با آن در نهج‌البلاغه

کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع)
کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمومنین امام علی(ع) در روزهای چهارشنبه25 دیماه (افتتاحیه کنگره در دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان) و اختتامیه کنگره  26 دی 1398 در موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت (ع)‌ برگزار گردید. دبیر خانه کنگره از تاریخ دهم خرداد الی 30 آبانماه شروع به اعلام فراخوان و دریافت آثار در ۳۴ محور در بخشهای مقاله(475اثر)-پایان نامه(69اثر)-کتاب(131اثر)-شعر(305اثر)- هنرهای تجسمی (102اثر)انجام داد.در مجموع  ۱۰۸۲ اثر به دبیرخانه کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع)‌ ارسال شد. بعد از ارزیابی اولیه، و نهایی و معرفی آثار برگزیده  مقالات منتخب در کتاب کنگره مقالات منتشر شد.

چکیده

تغییرات نسلی، از جمله مباحث مطرح در جامعه‌شناسی است که برخی جامعه‌شناسان در باب آن قلم‌فرسایی نموده‌اند. این مقوله از آن‌جهت مهم است که در صورت عدم برنامه‌ریزی صحیح، این تغییرات به تضاد و سپس به گسست و انقطاع نسلی می‌انجامد. 
در این‌میان نگاه دینی به تغییر نسلی و آثار آن، تنها توسط معدودی از جامعه‌شناسان مسلمان و البته تنها با شاخصه‌های جامعه‌شناسی مطرح‌شده است. حال سؤال اساسی این‌جاست که آیا در متون اصیل اسلامی چنین مسئله‌ای مطرح‌شده؟ و اگر مطرح‌شده چگونه بررسی شده است؟ 
در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی ـ  تحلیلی با رویکرد میان‌رشته‌ای به بررسی روایات وارد شده، در این مسئله از زبان امام علی(علیه السلام) در نهج‌البلاغه می‌کنیم. 
نتایج تحقیق این است که در کلام امام علی(علیه السلام) خصوصاً نامه 31، به این بحث پرداخته‌شده است و عللی چون ویژگی‌های روحی و روانی جوانان، کم‌کاری متصدیان تربیتی جامعه و عملکرد غیرحکیمانه حاکمان و آثاری هم‌چون اختلاف فرزندان با پدر و مادر و از بین‌رفتن سنت‌ها برای آن شمرده شده است. 
هم‌چنین راهکارهایی چون تربیت صحیح و به‌موقع، معرفی صحیح سنت‌ها، ایجاد زمینه تفکر و تدبر برای جوانان و برخورد پژوهش‌محور با سنت‌ها در بیان امام آمده است. در این تحقیق، مبانی و مفاهیم از دیدگاه جامعه‌شناسان بیان گردیده و سپس از متن نهج‌البلاغه جهت تبیین مسئله، استخراج و مورد تحلیل قرار گرفته است و در مواردی به تفاوت مبانی امام و جامعه‌شناسان اشاره و اثر این تفاوت دیدگاه بررسی شده است.

مقدمه

جامعه امروزی ما در ایران با شاخصه‌هایی چون دین و وطن، سنت و مدرنیسم و انقلاب و طاغوت سنجیده می‌شود. این سنجش گاه با سنجه‌های علمی و دقیق و گاه با سنجه‌های احساسی و حدسی توسط کارشناسان علوم اجتماعی، کارشناسان مذهبی، اندیشمندان و فرهیختگان صاحب‌نظر در علوم مختلف و حتی مردم کوچه و بازار صورت می‌پذیرد. از جمله مسائل مطروحه در بین جامعه‌شناسان و کارشناسان مذهبی که گاه براساس خواست و سؤال توده‌های مردم و گاه براساس دغدغه فکری اندیشمندی متعهد طرح و بررسی شده است، مسئله تغییر، تزاحم و شکاف نسلی است.
این مسئله از طرف جامعه‌شناسان با دیدگاه جامعه‌شناسی و با به‌کاربردن عناوین علمی و رایج در رشته جامعه‌شناسی هم‌چون شکاف، گسست، انقطاع و تغییر نسلی و از طرف کارشناسان مذهبی با به‌کار بردن عناوینی نوعاً مذهبی و رایج بین توده‌های مردم هم‌چون خانواده و مشکلات نسل جوان بررسی شده است. به‌هرحال آن‌چه مسئله ماست، کم‌اهمیت‌شدن سهم و جایگاه خانواده در نظام اجتماعی و به تبع آن معرفی ارزش‌ها و شکل‌دادن هنجارها در جامعه است که طبیعتاً تفاوت رفتاری را در بین پدران و مادران و فرزندان آن‌ها ایجاد نموده است. ارزش‌های نسل قدیم کم‌کم به بوته فراموشی سپرده شده‌اند و ارزش‌های جدیدی جایگزین آن خواهد شد.
به‌طور مثال نگرش‌ها درباره حضور زنان در محیط خانواده و عرصه‌های اجتماعی که خود نوع حضور آنان را عینیت بخشیده است، از جمله این تفاوت‌ها و نیز در مواردی از جمله شکاف نسلی محسوب می‌شود. با نگاهی به جامعه امروز، شاهد حضور زنان در محیط‌های اجتماعی هم‌چون دانشگاه محیط کار اداری و خصوصی و مراکز تولید ثروت هستیم که به تبع آن تغییراتی مانند افزایش سن ازدواج و برهم‌خوردن نظام تقسیم کار در خانواده، تولید نسل، تعداد فرزندان یا فاصله سنی فرزندان با پدر و مادر، تغییر شکلی ازدواج و ده‌ها مسئله دیگر اجتماعی، رخ خواهد داد. این تغییرات قطعا با ارزشی‌شدن حضور زن در همه عرصه‌های اجتماعی و کم‌ارزش‌شدن وظایف همسری و مادری همراه بوده است.
در بررسی و حلّ این رخداد و صدها رخداد دیگر اجتماعی، استراتژی‌های مختلفی وجود دارد. در غالب موارد امروزه از شیوه مسئله‌محوری استفاده شده است. به‌طور مثال؛ به مسئله روابط دختر و پسر که گوشه‌ای از تغییر شکلی ازدواج است، می‌توان اشاره کرد. در حلّ این مسئله نوعاً شاهد برگزاری جلسه‌های نمادین در دانشگاه‌ها و مراکز حضور جوانان یا رسانه ملی، آن هم با رویکرد مسئله‌محور و بدون ریشه‌یابی هستیم. اما گاهی این مسایل به‌صورت ریشه‌ای مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در این صورت بحث از تغییرات نسلی و چگونگی برخورد با آن پیش آمده است. سؤالاتی مانند این‌که آیا لزوماً بایستی نسل‌ها توافق کاملی در ارزش‌ها، هنجارها و رفتارها و به‌طور کلی سنت داشته باشند یا خیر؟ در صورت قبول تغییر، تا چه حدی باید تغییرات را پذیرفت؟ شاخصه‌های انقطاع یا گسست نسلی چیست؟ در این دیدگاه پاسخ داده شده، که در واقع ریشه همه آن‌ها تغییرات ارزشی و به تبع آن رفتاری پاسخ داده می‌شود.
آن‌چه ما را به تنظیم این نوشتار راغب نمود، این است که اساساً در علوم انسانی تلفیق نگاه علمی به‌معنای رایج کلاسیک آن، همراه با رجوع به منابع اصیل اسلامی و توجه ساختاری به آن‌ها می‌تواند راه‌گشای خوبی برای حل معضلات این علوم باشد. ازاین‌رو در این مقال سعی بر پیداکردن پاسخ‌هایی برای مباحث تغییرات نسلی از افکار و اندیشه‌های امام علی(ع)  با توجه به نهج‌البلاغه خواهیم داشت. اساسی‌ترین سؤالات ما این است که آیا تغییر نسلی در افکار و اندیشه‌های امام علی(ع)  جایگاهی دارد یا خیر؟ علل و ریشه‌های چنین تغییری چیست؟ آثار چنین تغییراتی چیست؟ آیا این تغییرات نیاز به درمان دارد یا خیر؟ اگر نیاز به درمان دارد، چگونه باید آن را درمان کرد؟ و چه ساختارهای اجتماعی باید در این درمان فعال شوند؟ با رجوع به نهج‌البلاغه انتظار می‌رود پذیرفتن تغیییرات نسلی از جانب امام را شاهد بوده و ریشه و عامل چنین تغییراتی را در عوارض جوانی، عملکرد حکومت‌ها، جایگاه روابط اجتماعی و اهمیت آن و جایگاه سنت‌های اجتماعی دانست و در درمان آن نیز باید از گسترش پژوهش آزادانه و معرفی صحیح سنت‌ها و استفاده از شیوه‌های صحیح آموزشی استفاده نمود.

این مقاله در جلد چهارم کتاب کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع)‌ موجود می باشد.جهت استفاده از متن کامل مقاله به لینکهای زیر مراجعه کنید