محتوای خطابه غدیر
مقدمه:
مطالبی که در این بخش تحت 21 عنوان ذکر می شود از متنِ کامل و مقابله شده خطبه غدیر استخراج شده است.
قبلاً، تذکر چهار نکته لازم به نظر می رسد:
موضوعاتی که در نظر گرفته شده مربوط به مطالب مهم خطبه و آنچه مربوط به موضوع اصلی خطبه بوده و پیامبر صلی الله علیه و آله بر آن تکیه داشته اند می باشد، و اگر همه مطالب خطبه در نظر گرفته شود می توان فهرست موضوعی مفصل تری ارائه داد.
برای اختصار، عباراتِ خطبه با کمی تلخیص آورده شده است. طالبین می توانند با مراجعه به متن خطبه به اصل عبارت دست یابند.
در آخر هر عبارت(داخل پرانتز) شماره یکی از یازده بخش خطبه که جمله مزبور در آن است به عنوان آدرس ذکر گردیده که شامل متن و پاورقی در متن کامل خطبه است.
عناوین به شرح زیر است:
- توحید
- نبوت پیامبر (ص)
- ولايت على بن ابى طالب علیه السلام
- ذكر دوازده امام معصوم علیهم السلام
- فضائل اهل بيت علیهم السلام
- فضائل اميرالمؤمنين علیه السلام
- لقب اميرالمؤمنين علیه السلام
- علم اهل بيت علیهم السلام
- حضرت مهدى علیه السلام
- محبين و شيعيان اهل بيت علیهم السلام
- دشمنان اهل بيت علیهم السلام
- امامان ضلالت و گمراهى
- اتمام حجت
- بيعت
- قرآن
- تفسير قرآن
- حلال و حرام
- نماز و زكات
- حج و عمره
- امر به معروف و نهى از منكر
- قيامت و معاد
- توحید بخش اول خطبه، حاوىِ عبارات والا و پر معنايى در توحيد است كه اجمالاً به آنها اشاره مىشود: عظمت و علو خداوند، قدرت و علم او، خالقيت او، سميع و بصير بودن او، دائم و لايزالى بودن او، بىنيازى خداوند، ارادهى او، ضد و شريك نداشتن خداوند، كرم و حلم خداوند، منزه و قدوس بودن خداوند، بازگشت همهى امور به خداوند، نزديكى خداوند به بندگانش، وسعت رحمت و نعمت خداوند، آثار قدرت خداوند در انسان و افلاك، انتقام و عذاب خداوند، لزوم حمد الهى و اظهار عجز از درك صفات او و تواضع و ذلت در مقابل عظمت خداوند.(1)
- نبوت پیامبر (ص) من حجت خدا بر همهى مخلوقاتِ او از اهل آسمان و زمين هستم. هر كس در اين مطلب شك كند كافر است. (3) هر كس در چيزى از كلامِ من شك كند در همهى آن شك كرده است، و شك كننده در گفتار من در آتش است.(3) به امر پروردگار كلام من تغيير پذير نيست. (4) پيامبران و مرسلين گذشته به من بشارت دادهاند.(3) هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند آن را به من آموخته است. (3)
- ولايت على بن ابى طالب علیه السلام خداوند على را به عنوان صاحب اختيار و امام شما منصوب نموده است. (3) اطاعت على بر شهرى و روستايى، عجم و عرب، آزاد و غلام، كوچك و بزرگ، سفيد و سياه واجب است. (3) حكم على بر هر موحدى (موجودى) اجرا شونده و كلام او مورد عمل و امرِ او نافذ است. (3) هر كس كه من صاحب اختيار او هستم، اين على صاحب اختيار اوست. (3) ولايت على از طرف خداوند است و دستور آن را او بر من نازل كرده است. (3) خداوندا، هر كس على را دوست دارد دوست بدار. (4) خداوند دين شما را با امامت او كامل كرد. (5) به امر على گوش فرا دهيد تا سلامت بمانيد، واو را اطاعت كنيد تا هدايت شويد و نهىهاى او را قبول كنيد تا به رشد و صلاح دست يابيد، و دنبالهرو ارادهى او باشيد و راههاى مختلف، شما را از راه او منحرف نكند.(6) از راه على به راه گمراهى نرويد و از او دور نشويد و از ولايت او سرباز نزنيد. (3)ش اگر زمان طويلى بر شما گذشت و كوتاهى نموديد يا فراموش كرديد، بدانيد كه صاحب اختيار شما و بيانگر دين شما على است، كه خداوند بعد از من او را به عنوان امين بر خلقش منصوب نموده است. او به هر سؤالى كه داشته باشيد جواب مىدهد و آنچه را نمىدانيد بيان مىنمايد.(10)
- ذكر دوازده امام معصوم علیهم السلام من صراط مستقيم خداوند هستم كه شما را فرمان به پيروى از آن داده است و بعد از من على و سپس فرزندانم از نسل او هستند. آنان كه امامانى هدايت كننده به سوى حقند. (7) امامت در نسل من از فرزندان على است تا روز قيامت كه خدا و رسولش راملاقات مىكنيد. (3) هر كس از خدا و رسولش و على و امامانى كه ذكر كردم اطاعت كند به رستگارى بزرگ دست يافته است. (11) با اميرالمؤمنين على و حسن و حسين و امامان، به عنوان كلمهى باقى و طيب و طاهر بيعت كنيد.(11) قرآن به شما مىگويد كه امامان بعد از على، فرزندان او هستند، و من هم به شما معرفى كردم كه امامان از نسل من و او هستند. قرآن مىگويد: «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً في عَقِبِهِ»، و من گفتم: «لَنْتَضِلُّوا ما اِنْ تَمَسَّكْتُم بِهِما». (10) كسانى كه على و امامان از فرزندان من و از نسل او تا روز قيامت را به عنوان امام قبول نكنند، آنان كسانىاند كه اعمالشان سقوط مىكند و دائماً در آتش خواهند بود. (5) من خلافت را به عنوان امامت و وراثت در نسل خود تا روز قيامت باقى مىگذارم. (6) حلال و حرام بيش از آن است كه در مجلس واحد همه را بشمارم، پس من مأمورم از شما بيعت بگيرم بر آنچه از جانب خدا آوردم دربارهى مقام على اميرالمؤمنين وامامان بعد از او تا روز قيامت، كه از نسل من واو هستند، وقائم آنان مهدىاست. (10) حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و دوازده امام حلال بدانند، و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و دوازده امام حرام بدانند. (3)
- فضائل اهل بيت علیهم السلام پيامبرتان بهترين پيامبر، جانشين پيامبرتان بهترين جانشين، و فرزندانِ او بهترين جانشينانند. (5) على است كه به صبر و شكر متصف است، و بعد از او فرزندانم از نسل او. (6) نور از جانب خداوند عز و جل در من، و سپس در على و بعد در نسل او تا مهدى قائم قرار داده شده است. (6)
- فضائل اميرالمؤمنين علیه السلام على امام مبين و امام متقين است. (3) على به سوى حق هدايت مىكند و به آن عمل مىنمايد، و باطل را از بين مىبرد و از آن نهى مىكند، و در راه خدا سرزنش ملامت كنندهاى او را مانع نمىشود. (3) على اول كسى است كه به خدا ايمان آورد. (3) على را بر همه تفضيل دهيد كه او بعد از من، از هر مرد و زنى بالاتر است. (3) على «جَنْب» خداست كه در قرآن مىفرمايد: «يا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ في جَنْبِ اللَّهِ56/زمر». (3) اين على است كه از همهى شما بيشتر مرا يارى كرده، و از همهى شما به من سزاوارتر است، و از همهى شما به من نزديكتر و نزد من از همهى شما عزيزتر است. من و خدا از او راضى هستيم. (5) هيچ آيهاى دربارهى رضاى خداوند نازل نشده مگر در مورد على. (5) خداوند مؤمنين را در قرآن مورد خطاب قرار نداده مگر اينكه اول مخاطب آن على بوده است. (5) خداوند در سورهى «هل أتى» گواهىِ بهشت را جز براى على نداده است. (5) سورهى «هل أتى» دربارهى غير على و در مدح غير او نازل نشده است. (5) على يارى دهندهى دينِ خدا و دفاع كننده از رسول خدا است. (5) على است تقى و نقى و هادى و مهدى. (5) على است محل وعدههاى الهى. (6) على بشارت دهنده است. على هدايت كننده است. (7) على است آن كس كه خداوند او را از من خلق كرده و من از اويم. (10) فضائل على بن ابىطالب نزد خداوند است، و خداوند آنها را در قرآن نازل كردهو بيش از آن است كه من در مجلس واحد همهى آنها را بشمارم. پس هر كس از فضائل او به شما خبر داد- كه معرفت آن را هم داشت- از او بپذيريد. (11)
- لقب اميرالمؤمنين علیه السلام «اميرالمؤمنين» جز اين برادر من (على) كسى نيست، و رياست و اميرى مؤمنان بعد از من براى احدى غير از او حلال نيست. (3) به على به عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد. (11) كسانى كه براى سلام كردن به على به عنوان «اميرالمؤمنين» سبقت بگيرند رستگارانند. (11)
- علم اهل بيت علیهم السلام هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند به من تعليم فرموده، و هيچ علمى نيست مگر آنكه من آن را به على آموختهام. (3) خداوند مرا امر و نهى نموده است، و من هم على را امر و نهى كردهام. پس على امر و نهى را از سوى خداوند عز و جل مىداند. (6) مردم، من براى شما تبيين كردم و به شما فهمانيدم، و اين على است كه بعد از من به شما مىفهماند. (9)
- حضرت مهدى علیه السلام نور از طرف خداوند در من، و سپس در على و نسل او تا مهدى قائم قرار داده شده است. (6) مهدى، حق خداوند و هر حقّى را كه براى ما است خواهد گرفت. (6) هيچ سرزمين آبادى نيست مگر آنكه خداوند تا روز قيامت اهل آن را به خاطر تكذيبشان هلاك مىكند، و آن را در اختيار حضرت مهدى قرار مىدهد. (6) خاتم امامان مهدى قائم، از ما است. (8) اوست غالب بر اديان، منتقم از ظالمين، فاتح قلعهها، غالب بر مشركين، منتقم خونهاى به ناحق ريخته، كمك كنندهى دين خدا، سرچشمه گرفته از دريايى عميق، نشانه دهنده به افراد در حد خودشان، وارث علوم، محكم كنندهى آيات الهى. (8) اوست كه كارها به دست او سپرده شده، و گذشتگان به او بشارت دادهاند، و اوست حجت باقى خداوند و ولى او در زمين، و امانتدار او بر سرّ و آشكار .(8)
- محبين و شيعيان اهل بيت علیهم السلام
خداوند، هر كس را كه كلام على را بشنود و اطاعت كند مىآمرزد. (3)
خداوندا، دوست بدار هركس على را دوست بدارد. (4)
جز شخص با تقوا على را دوست نمىدارد، و جز مؤمن مخلص به او ايمان نمىآورد. (5)
دوستانِ على كسانىاند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده است. سپس حضرت آياتى از قرآن را در اين باره تلاوت فرمودند. (7)
دوست ما كسى است كه خداوند او را مدح كرده و دوست بدارد. (7)
هر كس خدا و رسولش و امامانى را كه ذكر كردم، اطاعت كند به رستگارى عظيم دست يافته است. (11)
كسانى كه در بيعت و ولايت و سلام بر على به عنوان «اميرالمؤمنين» از ديگران سبقت بگيرند، آنان رستگارانند وبه بهشت پر نعمت مىروند. (11)
- دشمنان اهل بيت علیهم السلام ملعون است كسى كه مخالفت على نمايد. (3) خداوند توبهى كسى را كه ولايت على را انكار كند هرگز نمىپذيرد، و او را نمىآمرزد. (3)
- امامان ضلالت و گمراهى
به زودى بعد از من، امامانى خواهند بود كه به سوى آتش دعوت مىكنند، و روز قيامت يارى نمىشوند، خداوند و من از آنان بيزاريم. آنان و انصار و تابعين و هواداران ايشان در درجهى پائينتر جهنم هستند. بدانيد كه آنان اصحاب صحيفهاند!! پس هر كدام از شما در صحيفهى خود نظر كند. (حضرت با اين كلام به اصحاب صحيفهى ملعونه اشاره فرمودند). (6)
بزودى خلافت را به عنوان پادشاهى غصب مىكنند. خداوند غاصبين را لعنت كند. (6)
- اتمام حجت خداوند عز و جل ما را بر مقصرين و معاندين و مخالفين و خائنين و گنهكاران و ظالمين و غاصبين از همهى عالميان، حجت قرار داده است. (6) آنچه مأمور به ابلاغش بودم رسانيدم تا بر هر حاضر و غائب، و هركس كه حضور دارد يا ندارد، و هركس كه به دنيا آمده يا هنوز نيامده حجت باشد. (6) حاضران به غائبان و پدران به فرزندان تا روز قيامت (واقعهى غدير را) برسانند. (6) اى مردم، خداوند عز و جل شما را به حال خود رها نخواهد كرد تا آنكه خبيثان را از پاكان جدا كند. (6) بالاترين امر به معروف آن است كه كلام مرا خوب فرا گيريد و به آنان كه حاضر نيستند برسانيد، و آنان را امر به قبولِ آن و نهى از مخالفت آن نمائيد. (10) حضرت آدم به خاطر يك گناه به زمين فرستاده شد در حالى كه انتخاب شدهى خداوند بود، پس شما چگونه خواهيد بود در حالى كه شمائيد؟! (يعنى با حضرت آدم بسيار فرق داريد)، و در ميان شما دشمنان خدا هم هستند. (5) سخنى بگوئيد كه خدا از شما راضى شود، چرا كه اگر شما و همهى اهل زمين كافر شوند به خداوند ضررى نمىرسانند. (11) هر يك از شما، هر اندازه نسبت به على حب و بغض در قلبش مىيابد همانطور عمل كند. (6))
- بيعت من بعد از خطبهام شما را دعوت مىكنم كه با من به عنوان بيعت با على و اقرار به مقام او دست دهيد، و بعد از من با خود او دست دهيد. بدانيد كه من با خدا بيعت كردهام و على هم با من بيعت كرده است، و من براى او به نيابت از خداوند بيعت مىگيرم. پس هركس بيعت خود را بشكند بر ضرر خود كار كرده است. (9) اى مردم، عدهى شما بيش از آن است كه با يك كف دست و در يك وقت معين همگى با من بيعت كنيد. خداوند عز و جل به من امر كرده كه از زبان شما اقرار بگيرم بر آنچه از مقام و رياست براى على و امامان بعد از او منعقد نمودم. (11 ) با اميرالمؤمنين على و حسن و حسين و امامان بيعت كنيد. (11) آنچه من گفتم شما هم بگوئيدو بگوئيد: «شنيديم و اطاعت مىكنيم». (11) كسانى كه در بيعت با على.. سبقت بگيرند رستگارانند. (11)
- قرآن در قرآن تدبر كنيد، و آيات آن را بفهميد و در محكمات آن نظر كنيد و در پى متشابه آن نباشيد. (3) به خدا قسم، هرگز باطن قرآن و تفسير آن را بيان نخواهد كرد جز اين شخصى كه دست او را گرفتهام و او را بسوى خود بلند كردهام و بازوى او را گرفته و بالا بردهام، و او على بن ابىطالب است. (3)
- تفسير قرآن هيچ آيهاى دربارهى رضاى خداوند نازل نشده مگر در مورد على بن ابىطالب. (5) خداوند، مؤمنين را در قرآن مورد خطاب قرار نداده مگر اينكه اول شخص آنان على است. (5) خداوند، سورهى «هل أتى» را نازل نكرده است مگر در مورد على بن ابى طالب، و با آن جز على را مدح نكرده است. (5) به خدا قسم سورهى «والعصر» دربارهى على بن ابىطالب نازل شده است. (5) خداوند فضائل على بن ابىطالب را در قرآن نازل نموده است. (11) على بن ابىطالب است كه نماز را بپا داشت، و در حال ركوع به قصد خداوند عزوجل زكات (صدقه) داد، و در هر حالى خدا را قصد مىكند. (تفسير آيهى «اِنَّما وَليُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ...»). (2) قول خداوند تعالى: «... مِنْ قَبْلِ اَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى اَدْبارِها»، قصد نشده از اين آيه مگر قومى از اصحاب من كه آنها را به نام و نَسَبشان مىشناسم ولى مأمورم آنان را نام نبرم. (6)
- حلال و حرام هر حلالى كه شما را بدان راهنمايى كردم و هر حرامى كه شما را از آن نهى نمودم، هرگز از آن بر نمىگردم و تغيير نمىدهم. اين مطلب را به ياد داشته باشيد و حفظ كنيد و به يكديگر توصيه نماييد و تغيير و تبديل در آن ندهيد. (10) حرام و حلال بيش از آن است كه من همهى آنها را بشمارم و معرفى كنم و در يك مجلس به همهى حلالها امر كنم و از همهى حرامها نهى نمايم. پس مأمورم از شما بيعت بگيرم و با شما دست دهم بر اينكه آنچه از جانب خداوند عز و جل در بارهى على و امامان بعد از او آوردهام بپذيريد. (10) حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان حلال كرده باشند، و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان حرام كرده باشند. (3)
- نماز و زكات نماز را بپا داريد و زكات را بپردازيد همانطور كه خداوند به شما امر نموده است. (10) بارِ ديگر گفتهى خود را تكرار مىكنم: نماز را بپا داريد و زكات را بپردازيد.(10)
- حج و عمره حج و عمره از شعائر الهى هستند. (10) به حج خانهى خدا برويد. هيچ اهل بيتى وارد بر خانهى خدا نمىشوند مگر آنكه مستغنى مىشوند، و هيچ اهل بيتى (در صورت امكان) از رفتن به خانهى خدا تخلف نمىكنند مگر آنكه فقير مىشوند. (10) با دين كامل و معرفت، به حج خانهى خدا برويد. و جز با توبه و فاصله گرفتن از معاصى، از مشاهد مشرفه باز نگرديد. (10) حاجيان كمك مىشوند، و آنچه خرج مىكنند دوباره به آنان باز مىگردد، و خداوند اجر احسان كنندگان را ضايع نمىكند. (10) هيچ مؤمنى در موقف توقف نمىكند مگر آنكه خداوند گناهان او را تا آن موقع مىبخشد، و آنگاه كه حج او پايان يافت اعمال را از سر مىگيرد. (10)
- امر به معروف و نهى از منكر سخن خود را تكرار مىكنم: امر به معروف و نهى از منكر نمائيد. (10) بالاترين امر به معروف و نهى از منكر آن است كه سخن مرا تحويل بگيريد و به آنان كه حاضر نيستند برسانيد، و آنان را به قبول آن امر نمائيد و از مخالفت آن نهى كنيد، چرا كه اين يك امر از طرف خداوند عزوجل و از جانب من است. (10) هيچ امر به معروف و نهى از منكرى نيست مگر با (راهنمايى) امام معصوم. (10)
- قيامت و معاد تقوا را، تقوا را، از روز قيامت بپرهيزيد، و به ياد مرگ و حساب و ميزان الهى و محاسبه در پيشگاه خداوندِ عالَم و ثواب و عقاب باشيد. (10) هر كس حسنه با خود بياورد ثواب داده مىشود، و هر كس گناه با خود بياورد از بهشت او را نصيبى نخواهد بود. (10) در اينجا چكيدهاى از محتواى «خطبهى غدير» و تقسيم موضوعى آن پايان مىپذيرد.
منبع
- کتاب اسرار غدیر،بخش چهارم، تقسیم موضوعی مطالب خطبه غدیر، استاد محمد باقر انصاری زنجانی