امام علی (ع) از هجرت تا رحلت پیامبر (ص)
شبی که حضرت رسول (ص) از مکه به مدنیه هجرت فرمود، علی (ع) در رختخواب حضرت محمد(ص) خوابید تا کفار قریش که از در و دیوار مراقب پیغمبر (ص) بودند، گمان نبرند که او رفته است. صبحگاه که بر کفار مکه معلوم شد پیامبر خدا (ص) رفته است، از خانه دور شدند و امام علی(ع) چند روز در مدینه ماند تا سپرده هایی را که از مردم مکه نزد پیغمبر (ص) بود به ایشان بازگرداند. پس از آن امام علی(ع) نیز راه مدنیه را در پیش گرفت و به پیغمبر (ص) ملحق شد. به گفته طبری، امام علی (ع) در اواخر صفر سال 2 هجری با حضرت فاطمه (س) دختر پیغمبر ازدواج کرد.
امام علی (ع) در تمام جنگهای پیغمبر با کفار به جز غزوه تبوک حضور داست و در تمام آنها عَلَم پیغمبر (ص) به دست او بود. امام علی (ع) در تمام این جنگها رشادت و دلیری بسیار نشان داد.
- در جنگ بدر عده ای ار جمله ولید بن عقبه به دست او کشته شد.
- در جنگ احد از جمله کسانی بود که پای فشرد و فرار نکرد و به شدت از پیغمبر (ص) دفاع کرد و چنان گویند در آن جنگ 16 ضربه به او اصابت کرد.
- در جنگ خندق عمروبن عبدود که اسب از خندق جهانیده از مسلمانان هماورد می خواست به دست امام علی (ع) کشته شد.
- در غزوه خیبر هنگام محصاره یکی از قلاع پیغمبر (ص) سخن مشهور خود را گفت: «علم خود را فردا به دست کسی خواهم داد که خدا و پیغمبر را دوست می دارد و خداوند قلعه را به دست او خواهد گشاد و در این جنگ بود که گویند چون سپر به دست امام علی (ع) افتاد، دری را به دست گرفت و آن را سپر خود ساخت.
- هنگامی که پیغمبر به تبوک می رفت، امام علی (ع) را با خود نبرد و او را در مدینه گذاشت و او را فرمود: تا سرپرستی خانواده پیغمبر را به عهده گیرد گروهی از منافقان شایع کردند، محمد (ص) امام علی (ع) را به جهت گران جانی اش با خود نبرد و او را در مدینه گذاشت تا خود را از گرانی او سبک بار گرداند. امام علی (ع) چون این سخن را بشنید به دنبال پیغمبر (ص) از مدینه بیرون رفت و در جرف (سه میلی مدینه) به او رسید و درباره این شایعه پرسید پیغمبر (ص) فرمود: منافقان دروغ گفتند من تو را به جهت بازماندگان خود در مدینه گذاشتم، برگرد و خانواده من و خودت سرپرستی کن، آیا نمی خواهی برای من مانند هارون برای موسی باشی، جز آنکه بعد از من پیغمبری نخواهد بود.
در حجةالوداع که امام علی (ع) از یمن باز می شگت تا پیغمبر (ص) را در هنگام حج در مکه ملاقات کند، یک تن را بر سپاهیانی که با او بودند بگماشت و آن شخص پارچه هایی را که از یمن برای بیت المال می بردند برداشت و به هریک از سپاهیان پارچه ای پوشانید تا در نظر مردم خوب جلوه کند، امام علی (ع) چون این بدید نپسندید و فرمود: همه ان پارچه ها را از خود دور کنند، سپاهیان از این کار شکایت به پیغمبر (ص) بردند، پیغمبر(ص) فرمود: از علی (ع) شکوه نکنید که او در راه خد سخت گیرتر از آن است که کسی از او شکوه کند.
هنگام بازگشت از حجةالوداع، حضرت رسول، در غدیر خم روی به مردم کرد و گفت: هرکه من مولای او باشم، علی مولای اوست، خداوندا دوست بدار هر که او را دوست بدارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد. شیعیان این گفتار پیغمبر را نص صریح بر خلافت بلاواسطه امام علی (ع) می دانند. بعضی از اهل سنت اصل این روایت را منکر شده و بعضی دیگر دلالت آن را بر خلافت امام علی(ع) قبول ندارند.
در وفات پیغمبر (ص)، امام علی (ع) با عباس بن عبدالمطلب و چند تن از نزدیکان پیغمبر(ص) به غسل و کفن او مشغول شدند و بزرگان مهاجر و انصار در سقیفه بنی ساعده گرد آمدند و پس از مختصر گفت و گو، با ابوبکر بیعت کردند و او را به خلافت برداشتند. در روایات شیعه بیعت امام علی (ع) با ابوبکر را از روی اکراه می دانند.
منابع
- شصت مقاله درباره تاریخ، فرهنگ و فلسف، تهران: انتشارات علمی، 1368، چاپ اول، صص208-216
- امام علی (ع) از نگاه دانشوران، مهدی مهریزی، هادی ربانی، تهران: انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، 1380ٌصص350-351.