سخنان آیتاللهالعظمی خامنهای درباره واقعه غدیر خم
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين والصلاه والسلام علي سيدنا و نبينا ابي القاسم المصطفي محمد و علي اله الاطيبين الاطهرين المنتجبين الهداه المهديين سيما بقيه الله في الارضين
عيد نوروز و عيد غدير و توفيق تشرف به زيارت حضرت اباالحسن الرضا (عليه الصلاه والسلام) را به همه شما برادران و خواهران عزيز- چه مردم عزيز و گرامي مشهد و چه زايران عزيزي كه در اين روزها از شهرهاي ديگر به اين آستان مقدس تشرف پيدا كردهاند- تبريك و تهنيت عرض ميكنم.
اميد است كه اين سال نو و اين اعياد مبارك، براي همه ملت ايران منشأ بركات و بهروزي باشد و آغاز اين سال، آغاز حوادث و تحركاتي در جهت نفع و صلاح اين ملت و موجب آسايش عمومي و جلب كننده رضاي الهي باشد.
از نظر ما سال 80 هم مانند سال 79، سال امام علي بن ابي طالب (عليه الصلاه والسلام) است.
سال علوي براي ملت علوي و مخلص علي بن ابي طالب (عليه الصلاه والسلام) ميتواند حامل پيامهاي بسيار مهمي باشد.
سال گذشته هم به نام آن بزرگوار مزين شد؛ اما آرزوي قلبي اين جانب اين است كه امسال ما به شعار اكتفا نكنيم.
شعار علوي، عزيز است؛ اما شعار بايد مقدمهي رفتار باشد.
اگر سال گذشته شعار علوي داديم، امسال رفتار علوي پيشه كنيم.
علي بن ابي طالب (عليه الصلاه والسلام)، هم داراي شخصيت فردي به عنوان يك مسلمان و يك انسان است، هم به عنوان يك شهروند در جامعه اسلامي است، و هم به عنوان يك حاكم، يك سياستمدار، يك تدبيركننده امور و يك مجاهد في سبيل الله مطرح است، او از همه اين جهات قابل تأسي است.
ما به تأسي و پيروي كردن از اميرالمؤمنين احتياج داريم.
اميرالمؤمنين در شخصيت خود، مظهر خصوصياتي است كه امروز اگر ما مردم و مسئولان اين خصوصيات را در رفتار و گفتار خودمان منعكس كنيم، جامعهي اسلامي ما اوج واعتلاء پيدا خواهد كرد.
راه تعالي و پيشرفت و اصلاح دنيا و آخرت يك ملت، يك راه پيمودني است.
در مقابل انسان مؤمن و معتقد به خدا و به رسالت انسان، بنبست وجود ندارد.
يك ملت ميتواند همهي مشكلات و همهي سنگ راهها و خار راهها در طريق كمال را از جلوي پاي خود بردارد، به شرط آن كه خصوصياتي را كه براي اين حركت عظيم و همه جانبه لازم است، در خود به وجود بياورد و اميرالمؤمنين مظهر اين خصوصيات بود.
اميرالمؤمنين، هم مظهر تقوا و امانت و هم داراي صدق و صراحت بود.
آن بزرگوار با اين كه يك سياستمدار و رئيس دنياي اسلام بود و تدبير امور يك جمعيت عظيم چند ده ميليوني آن زمان با نبود، وسايل امروزي براي ارتباط، بر دوش او بود و جامعه و امت اسلامي را اداره ميكرد، اما سياستمداري علي موجب اين نميشد كه از جادهي صداقت و صراحت كنار رود.
علي، صادق و صريح بود؛ آنچه ميگفت؛ به آن معتقد بود و براي او راهنماي عمل بود.
براي اين است كه كلمه كلمهي گفتار اميرالمؤمنين در طول تاريخ مثل نورافكني براي زبدگان و نخبگان فكري عالم درخشيده است.
كاري را كه سياستمداران دنيا- چه امروز و چه درطول قرنهاي گذشته- انجام ميدادند و حرفي را كه بر زبان ميآوردند و به آن اعتقاد قلبي نداشتند و چهره و قيافهاي را كه به خود ميگرفتند و با باطن آنها بكلي متفاوت بود، در اميرالمؤمنين وجود نداشت.
امروز شما نگاه كنيد، حرفهاي زيبا و قشنگ بر زبان سياستمداران عالم بسيار جاري ميشود -نام انسان، نام حقوق بشر، نام مردم سالاري، نام صلح، نام قداست- امام در دلها و در عملها، از اين حقايق هيچگونه خبري وجود ندارد.
اين وضعيت، قبل از دوران اميرالمؤمنين هم بود، امروز هم وجود دارد.
اميرالمؤمنين - آن قلهي بلند انسانيت- دراين جهت برخلاف اغلب سياستمداران عمل كرده است.
خصوصيت او اين بود كه اگر اسم مردم را ميآورد، براي آنها حقيقتاً ارزش قائل بود؛ نه مثل آن كساني كه در سطح بينالمللي از هرچه تروريست حرفهاي است- كه امروز حكام صهيونيست در دنيا تروريستهاي حرفهاي هستند- از هرچه غارتگر بينالمللي است- كه امروز پشت صحنهي قدرتهاي استكباري، زرسالاران و چپاولگران بينالمللي هستند- از هرچه انسان نانجيب و متجاوز به حقوق انسان است، عملاً حمايت و پشتيباني ميكنند و خجالت هم نميكشند و بر زبان نام حقوق بشر و انسان و مردم سالاري را جاري ميكنند و طلبكار ملتها هم ميشوند! نظام جمهوري اسلامي را كه يقيناً يكي از مردميترين نظامهاي عالم و متكي به آراي قشرهاي عظيم مردم و گره خورده ي با عواطف و احساسات و ايمان آنهاست، به عنوان نظام مردم سالار قبول ندارند؛ اما نظامهاي حكومت مطلقهي فردي و سلطنتهاي موروثي و نظامهاي كودتا و آن جايي كه بچههاي دبستاني آن از آسيب نيروهاي امنيتيشان در امان نيستند و به دست آنها به قتل مي رسند، آنها را به عنوان نظامهاي معتقد به حقوق بشر ميشناسند، اين يك مضحكه سياسي و جهاني است.
سياستمداران نظامهاي غيرالهي مايلند همه ي انسانهاي عالم دستخوش چنين بازيچههايي باشند.
اميرالمؤمنين نام مردم را ميآورد، اما به معناي حقيقي كلمه طرفدار مردم و ضعفا بود.
توجه به ضعفا، قدرت و قاطعيت در مقابل زورگويان و ناحق طلبان و بهرهمندي كم از منابع اموال عمومي، خصوصيات ديگر اميرالمؤمنين است.
هركس كه بيتالمال مسلمين را ملك خود به حساب ميآورد - يا به زبان بگويد، و يا اگر نمي گويد، در عمل اين طور وانمود كند كه ما اين قدرها حق داريم- و با بيتالمال مثل اموال شخصي خود رفتار كند- يا بخورد يا ببخشد يا در راه اغراض شخصي از آن استفاده كند- نميتواند دنباله رو علي به حساب بيايد.
رفتار علوي در همه اين ابعاد، وظيفه ماست، كار زياد، بهرهمندي كم.
اميرالمؤمنين، هم در آن زماني كه وظيفه حكومت بر دوش او بود، هم در آن زماني كه انزوا و كنار بودن از حكومت را بر او تحميل كرده بودند، وسط ميدان بود و كار ميكرد.
هيچ وقت علي نرفت در خانه بنشيند و با مردم و جامعه و كشور قهر كند؛ اين خصوصيت اميرالمؤمنين نيست.
خصوصيت ديگر آن بزرگوار، ارتباط با خداست.
البته زبان انسانهاي كوچك و قاصري مثل من خيلي نارساتر از اين است كه حتي بتواند تفوه كند و كلياتي از عبادت آن بزرگوار را بيان نمايد.
وقتي امام سجاد -كه زين العابدين است- در مقابل عبادت اميرالمؤمنين به شگفتي وادار بشود، امثال ما اصلاً بايد سخني بر زبان نياوريم.
بسيج نيروها در راه حق و در برابر ناحق، خصوصيت ديگر اميرالمؤمنين است، نگويند چرا مردم را نسبت به استكبار و مظالم آن و عوامل و ايادي دشمنان خدا حساس و بسيج ميكنيد؛ اميرالمؤمنين هم اين خصوصيت را داشت.
ما هم بايد مانند اميرالمؤمنين، همه نيروها و همه دلها و همه تنها و همه توانها را در مقابل ناحق و در راه حق بسيج كنيم؛ هم بايد خودمان آماده باشيم، هم بايد دلها و جانهاي آماده و جوانهاي نوراني را - كه امروز جامعه ما به وجود جواناني كه دلهاشان پاك است، داراي نشاط و طراوت است- در راه خدا و در راه حقيقت و در راه تلاش مخلصانه- كه دراين دوران، ايران اسلامي به آن نيازمند است- بسيج كنيم.
مبارزه با مقدسمآبيهاي متحجرانه و بيمبنا هم يكي ديگر از خصوصيات اميرالمؤمنين است.
همان اميرالمؤمنين عابد پارساي ذاكر خداوند- كه نخلستانهاي كوفه انعكاس فرياد دعا و تضرع او را تا ابد در سينهي خودشان حفظ كردهاند- با آن كساني كه با تنسك و تعبد متحجرانه و بيمبنا ميخواستند شخصيت فردي خودشان را به رخ مردم بكشند، و اگر اخلاص هم داشتند، ابعاد گوناگون شخصيت خود و ديگران را معطل گذاشته بودند، مقابله كرد اميرالمؤمنين انساني است كه مرّ حقيقت را بيان ميكرد؛ چه به مذاق جناحهاي مختلف خوش بيايد يا نيايد؛ چه به مذاق آن كساني كه ميخواهند به ظواهر بچسبند و باطن را رها كنند، خوش بيايد يا نيايد؛ چه به مذاق آن كساني كه ميخواهند با سلايق شخصي خودشان دين خدا را تعبير و تفسير كنند، خوش بيايد يا نيايد؛ همهي اينها در زمان اميرالمؤمنين بودند؛ اينها شخصيتهاي مشخصي هستند كه در تاريخ نمونه دارند؛ در زمان اميرالمؤمنين هم نمونه داشتند.
اسلام اميرالمؤمنين، اسلامي است كه در آن، ذكر و شور و حال و طراوت و حركت و سازندگي و جهاد و فداكاري و ايثار هست، امروز كه ما نمونههايي از آن انسانهاي جورواجور را ميبينيم، وظيفه پيدا ميكنيم.
هيچ كس نميتواند خودش را با علي مقايسه كند؛ اما همه ميتوانند به سمت آن قله حركت كنند.
اميرالمؤمنين شاخص است.
در درجهي اول، ما مسئولان وظيفه و تكليف داريم كه خودمان را با رفتار اميرالمؤمنين تطبيق دهيم و جهت حركت خودمان را با او بسنجيم؛ آحاد مردم هم همين تكليف را دارند.
عرض كرديم، اميرالمؤمنين، هم يك سياستمدار و يك مدبر امور است، هم يك شهروند معمولي است.
همهي ابعاد در زندگي اميرالمؤمنين وجود دارد، پير و جوان، زن و مرد و قشرهاي مختلف ميتوانند از اميرالمؤمنين درس بگيرند؛ ولي وظيفهي مسئولان سنگينتر است.
من آن روز گفتم، امروز هم ميگويم؛ وظيفهي مسئولان سنگين است؛ بايد رفتار علوي در ميان ما مسئولان نظام جمهوري اسلامي نهادينه شود؛ آن روز است كه هيچ گونه آسيب و خطري اين نظام را تهديد نخواهدكرد.
انقلاب اسلامي براساس الگو قرار دادن همين شخصيت همه جانبه كامل به وجود آمد.
آنهايي كه خواستند از انقلابهاي گذشته و از بعضي حوادث كشورهاي ديگر براي انقلاب اسلامي شبيه سازي كنند، به اين نكته توجه نكردند انقلاب اسلامي الگو و نمونهي خود را از اميرالمؤمنين گرفت و نظام جمهوري اسلامي به وجود آمد.
امام بزرگوار ما كه يك شاگرد و رهرو مكتب اميرالمؤمنين (عليهالصلاهوالسلام) بود، در رفتار و گفتار خود، همين توصيهها را ميكرد.
اگر نگاه كنيد، در تعاليم امام بزرگوار، جا به جا شاخصهاي علوي را مشاهده مي كنيد.
به خاطر همين بوده است كه دشمنان نقطهي مقابل راه امام را هدف فعاليت خودشان قرار دادهاند.
بيانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع مردم مشهد 1380/1/1