غدیر در قرآن

غدیر در قرآن

«غدير» واقعه‌اي است لايق لقب «قرآني»! نقطه آغاز آن با قرآن، همه مراحل آن با نزول پي در پي قرآن، تار و پود خطابه ‌اش آميخته با آيات قرآن و خاتمه آن با حضور قرآن است كه اين همه واقعه ‌اي در سايه ‌سار قرآن براي ما ترسيم مي‌كند.
كجاي تاريخ اسلام را سراغ داريم كه در يك ماه بيش از دويست آيه قرآن در فراز و نشيب يك ماجرا نازل شده يا مورد استناد قرار گرفته باشد يا كدام خطابه را سراغ داريم كه بيش از صد آيه قرآن در آن شاهد آورده شده باشد.
كدام برنامه اسلام را مي‌شناسيم كه دو آيه بسيار مهم قرآن مستقيماً و صريحاً معرف آن باشد؛ يكي دستور به ابلاغ آن با «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» كه با ضمانت الهي به استقبال مبلغ اعظم غدير مي‌آيد و ديگر نتيجه ابلاغ آن با «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» كه امضاي خالق جهان را بر اين ابلاغ عظيم اعلام می نماید.

آیات در مورد غدیر

نخستین آیه غدیر در مدینه:ماه ذی القعده سال دهم هجری، مدینه غافل از مراسم عظیمی بود که در آینده نزدیک در مکه و در غدیر به وقوع می پیوست، هنوز سفر حج از سوی خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله اعلام نشده بود که آماده سازی فکری مردم برای پذیرش و درک مفاهیم بلند ولایت و امامت با نام قرآن آغاز شد.
این شروع با نزول آیه بسیار مهمی از قرآن درباره ی مقام با عظمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود که بعد از آن محور غدیر قرار گرفت.
آیه ششم سوره احزاب «النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ...» درباره ی مقام با عظمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در آن روزهای در مدینه بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد که صاحب اختیاری آن حضرت را بر مردم بیان می کرد و مقدمه ای بود برای کلمه «مولی» در «مَن کُنتُ مَولاهُ فعلیٌّ مَولاهُ» که در غدیر اعلام شد.
با این اقرار که مردم در برابر مقام «اولی به نفس بودن پیامبر صلی الله علیه و آله» نمودند آیه هفتم سوره مائده به عنوان سندی از این اعتراف نارل شد: «وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُم بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ»
در مرحله بعد آیه 59 سوره نساء: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ...» 
و آیه 55 سوره مائده: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» و آیه 16 سوره توبه: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تُتْرَكُواْ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُواْ مِن دُونِ اللّهِ وَلاَ رَسُولِهِ وَلاَ الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً...» نازل شد.
مردم پرسیدند: یا رسول الله آیا این سه آیه و عناوین اصلی آن ها یعنی «اولی الامر» و«مؤتی الزکاة فی الرکوع» و «المؤمنین» درباره گروه خاصی از مؤمنین است؟ در پاسخ خداوند متعال به پیامبرش دستور داد والیان امر مردم را به آنان بشناساند و ولایت را برای آنان تفسیر و بیان کند همانگونه که نماز و زکات را برایشان بیان کرده است و از همین جا بود که برنامه غدیر تدارک دیده شد.
پس از دستور الهی، پیامبر صلی الله علیه و آله منادیانی را در مدینه و اطراف آن فرستادند تا اعلان کنند که هر کس بخواهد می تواند همراه حضرت باشد.
پس از اعلان عمومی، عده بسیاری از اطراف مدینه به شهر آمدند تا همراه حضرت و مهاجرین و انصار به سوی مکه حرکت کنند. همچنین در بین راه افراد زیادی با حضرت همراه شدند تا حدی که جمعیتی حدود 20 هزار نفر در مراسم حج شرکت کردند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از هر فرصتی برای آماده سازی مردم نسبت به اعلان ولایت استفاده می کردند. آن حضرت کنار کعبه ایستاده بودند در این حال حضرت علی علیه السلام به طرف پیامبر آمدند.
 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «برادرم نزد شما آمد» و کمی از فضائل حضرت را بیان کردند. اینجا بود که سایه سنگین وحی بر کعبه افتاد و آیه 7 سوره بیّنه نازل شد: «انّ الذینَ آمَنوا و عَمِلوا الصّالحات اولئک هُم خیرُ البریّه»، پیامبر در حضور اصحاب فوراً آیه را تفسیر کردند و با اشاره بر امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «خیر البریة» آمد.
شروع حج با دو آیه قرآنی از سوی خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله اعلام شد که با پایان این آخرین واجب الهی، برنامه اعلان ولایت و منصوب نمودن حضرت علی علیه السلام آغاز شود. این دستور با آیه 7-8 سوره انشراح نازل شد:
«فَاذا فَزَعتَ فانصب و اِلی ربّکَ فارغَب»،
و چنین تفسیر شد که «هرگاه از بیان همه واجبات-که آخرین آنها حج است- فراغت یافتی، علی علیه السلام را منصوب کن و برای حرکت به سوی پروردگارت آماده باش».
در روز یازدهم ذی الحجه پیامبر صلی الله علیه و آله با مردم در منا بود، و سه جمره را رمی کردند و پس از نماز ظهر و عصر در مسجد خیف  خطبه ای ایراد کردند که ضمن آن به حدیث ثقلین اشاره کردند و قرآن و اهل بیت علیهم السلام  را قرین قرار دادند. بعد از خطابه حضرت هفت آیه دیگر نازل شد که هر یک پشتوانه یکی از ثقلین بود.
آیات 41 و 42 سوره زخرف «فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُم مُّنتَقِمُونَ أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِم مُّقْتَدِرُونَ» که علی علیه السلام را معرفی می کرد نازل شد و  این آیات طبق خطابه پیامبر صلی الله علیه و آله تفسیر شد که «فَاِنا مُنتَقِمونَ بِعَلیّ بن ابیطالِب» یعنی «اگر تو را از این جهان ببریم به وسیله علی بن ابیطالب علیه السلام انتقام می گیریم»
آنگاه آیات 93 و94 سوره مؤمنون نازل شد: «قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ و این اشاره به روزگار سیاه بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله بود که فتنه های تاریک آن بسیاری را گمراه کرد.
در پی آن آیه 43 سوره زخرف در معرفی حضرت علی علیه السلام نازل شد: «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» و تفسیر شد که آنچه وحی شده درباره حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام است.
سپس برای معرفی حضرت علی علیه السلام به عنوان تنها راه نجات به آیه 61 سوره زخرف اشاره شد که «وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ » «و تفسیر شد که منظور از این آیه حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام است.
آنگاه آیه 44 سوره زخرف به عنوان مسئولیت مردم در باره ولایت حضرت علی علیه السلام نازل شد:
« وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ » و تفسیر شد که درباره حضرت علی  علیه السلام مورد سوال قرار خواهید گرفت.
بعد از پایان رسیدن مراسم حج برای اعلام رسمی ولایت راهی غدیر خم شدند با اینکه انتظار می رفت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در این اولین و آخرین سفر حج خود مدتی در مکه بمانند اما حضرت دستور حرکت دادند و برای مردم بسیار جالب بود که پیامبرشان پس از ده سال دوری از مکه بدون آن که مدتی اقامت کنند تا مسلمانان به دیدارشان بیایند بعد از اتمام مراسم حج فوراً از مکه خارج شدند.
وقتی به غدیر خم رسیدند پیامبر صلی الله علیه و آله مقداد و سلمان و ابوذر و عمار را فراخواندند و به آنان دستور دادند تا به محل پنج درخت کهنسال که در یک ردیف کنار برکه غدیر بودند بروند و آنجا را آماده کنند سپس حضرت بر روی منبر رفتند و خطابه را شروع کردند.

آن حضرت اعلام فرمودند که درباره برنامه ای که در پیش است وحی خاصی از طرف خدا نازل گشته و در این فرمان به من گفته شده  که اگر آنچه در حق علی علیه السلام بر من نازل فرموده ابلاغ نکنم رسالت او را نرسانده ام و فوراً تصریح کردند: خداوند برای من حفظ از شر مردم را ضمانت فرموده است.
با این مقدمه آیه نازل شده را-که آیه 67 سوره مائده است- قرائت فرمود: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ » و در حین قرائت کلمه «ما اُنزلَ» را تفسیر کرد که منظور خلافت علی بن ابیطالب علیه السلام است.
قبل از بیان علت نزول آیه این مسئله را مطرح کردند که خداوند درباره ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام آیه خاصی بر من نازل کرده و سپس آیه 55 سوره مائده را قرائت کرد: « إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ »سپس آن را به علی علیه السلام تفسیر کردند و فرمودند: «علی است که نماز را به پاداشته و در رکوع زکات داده است.»
سپس مراحل صاحب اختیاری خدا و رسول و علی و یازده امام علیهم السلام را بصورت سلسله متصل ترسیم نمودند و با بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: 'مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ'.
وسپس حضرت با اشاره به آیه 217 سوره بقره فَأُوْلَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
صريحاً فرمودند: 'هر كس از ولايت ائمه عليهم السلام سر باز زند اعمال نيكش سقوط مى كند و در جهنم خواهد بود'. بعد از آن شمه اى از فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام را متذكر شدند.در بخش های دیگر خطبه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله جنبه ى غضب الهى را نمودار كرد وفرمود'منظور از اين آيات عده اى از اصحاب من هستند كه مأمور به چشم پوشى از آنان هستم، ولى بدانند كه خداوند ما را بر معاندين و مخالفين و خائنين و مقصرين حجت قرار داده... بعد از آن، حضرت درباره اثراتِ ولايت و محبت اهل بيت عليهم السلام فرمودند: 'اصحاب صراط مستقيم در سوره ى حمد شيعيان اهل بيت عليهم السلام هستند'.
در بخش بعدی خطبه به اوصاف و شئون خاص حضرت بقية اللَّه اشاره كردند و آينده اى پر از عدل و داد به دست ایشان را به جهانيان مژده دادند.
در بخش نهم با اشاره به آیه 10 سوره فتح(إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ) فرمودند: پس از اتمام خطابه شما را به بيعت با خودم و سپس بيعت با على بن ابى طالب دعوت مى كنم. پشتوانه ى اين بيعت آن است كه من با خداوند بيعت كرده ام، و على هم با من بيعت نموده است؛ پس اين بيعتى كه از شما مى گيرم از طرف خداوند و بيعت با حق تعالى است .
 بخش پایانی خطبه، به بیان بالاترين امر به معروف و نهى از منكر یعنی تبليغ پيام غدير درباره ى امامان عليهم السلام و بیعت لسانی اختصاص یافت و آیه 96 سوره اسراء (قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا) را بیان فرمودند و خدا را بر این بیعت لسانی شاهد گرفتند. سپس مراسم مربوط به انجام بیعت در خیمه های مخصوص به اینکار برگزار شد.
كلمات نهايى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله دعا براى اقراركنندگان به سخنانش و نفرين بر منكرين اوامر آن حضرت بود و با حمد خداوند خطابه ى حضرت پايان يافت.

منبع

  • کتاب واقعه قرآنی غدیر، محمد باقر انصاری