سیمای نبوی در نگاه علوی
کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع)
کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمومنین امام علی(ع) در روزهای چهارشنبه25 دیماه (افتتاحیه کنگره در دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان) و اختتامیه کنگره 26 دی 1398 در موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت (ع) برگزار گردید. دبیر خانه کنگره از تاریخ دهم خرداد الی 30 آبانماه شروع به اعلام فراخوان و دریافت آثار در ۳۴ محور در بخشهای مقاله(475اثر)-پایان نامه(69اثر)-کتاب(131اثر)-شعر(305اثر)- هنرهای تجسمی (102اثر)انجام داد.در مجموع ۱۰۸۲ اثر به دبیرخانه کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع) ارسال شد. بعد از ارزیابی اولیه، و نهایی و معرفی آثار برگزیده مقالات منتخب در کتاب کنگره مقالات منتشر شد.
چکیده
حضرت پیامبر اكرم(ص) از نگاه امام علی(ع) بهعنوان الگوی الگوطلبان معرفی شده است كه هیچکس در اثر پیروی نكردن از پیامبر|(ص)از هلاكت در امان نخواهد بود.
در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و با مطالعه منابع کتابخانهای در تلاش هستیم سیمای نبوی را در کلام امام علی(ع) مورد کنکاش قرار دهیم. از نتایج تحقیق میتوان به موارد زیر اشاره کرد: پیامبر| از لحاظ فضائل اخلاقی، برترین است. بنده، برگزیده، فرستاده، رسول رحمت، امانتدار پسندیده، بشارتدهنده رحمت، بیمدهنده كیفر، سرور مخلوقات و سفیر وحی خداوند، پیشوای پرهیزكاران، افتخارآفرین امت، طبیب سیّار، بزرگشده خانواده كریم، صاحب شریفترین عترت و... از دیگر توصیفهایی است كه امام علی× درباره پیامبر| به کار برده است. قطع ریشه بدعتها در ادیان الهی، بیان احكام و مقررات الهی، در هم شكستن سلطهگران، از بین بردن گمراهی، برپا نمودن پرچمهای حق و احکام نورانی، نجات و هدایت مردم، جنگ و مبارزه با دشمنان خدا، ایجاد الفت و مهربانی در میان دلها، اصلاح شکافهای اجتماعی، ایجاد وحدت، تحكیم پایههای ایمان، دعوت به خدا، ابلاغ دستورهای خداوندی و اجرای فرامین الهی ازجمله تلاشها و رهآورد بعثت پیامبر اکرم| بعد از آنهمه جهالت و بدبختی، گمراهی، عصیان، بتپرستی، تاریكی، فتنه و فلاكت و نابودی و... میباشد.
كلیدواژهها: پیامبر اکرم(ص)، امام علی(ع)، نهجالبلاغه، سیره نبوی.
مقدمه
شناخت انسانهای بزرگ، كار هر كسی نیست. انسانهای بزرگ، انسانهای بزرگ را میشناسند، و اگر بزرگی در ماورای طبیعی باشد، شناخت، بیش از پیش مشکلتر میشود. پیامبران الهی و چهارده معصوم، شخصیتهایی هستند كه از بُعد انسانیت متعالی میباشند و از طرف خداوند مجهز به علوم ماورایی بودند، بنابراین برای شناخت هر چه بیشتر و بهتر این بزرگان، خودشان با معرفی ابعاد مختلف وجودیشان افراد جامعه بشری را بهرهمند میسازند. حال اگر این شخصیت بزرگ، شخصیت اول عالم آفرینش، وجود مقدس حضرت پیامبر اكرم| باشد، شناخت قدر و شناساندن این بزرگوار از عهده شخصیتی مانند وجود مقدس امام علی امیرالمؤمنین(ع) برمیآید.
قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری قدر گل بلبل شناسد قدر احمد را علی
در سخنان امام علی(ع) در نهجالبلاغه و چگونگی رابطه او با پیامبر|، تسلیم و تعظیم نهایی شگفتانگیزی را میبینیم كه امام علی(ع) درباره خاتمالانبیا| داشته است. نظیر این تسلیم و تعظیم شخصی درباره شخص دیگری دیده نشده است. از اینجاست كه میگوییم معرفت امیرالمؤمنین(ع) به آن پیشوای الهی در حد اعلا بوده است.
با نظر به اینكه امام علی(ع) از همه استعدادهای بزرگ و معرفتهای بنیادین انسان و جهان و عالیترین كمالات برخوردار بوده است، و با نظر به آزادی روانی فوقتصوری كه بهوسیله آن توانسته بود از همهگونه علائق نژادی و عاطفی و احساسات خام و خودمحوری و گرفتار شدن در میان حلقههای زنجیر تاریخ و جاذبههای مقامپرستی و ثروتاندوزی، خود را رها و آزاد بسازد؛ آنگونه تعظیم و تسلیم به پیامبر اكرم|، روشنترین و قاطعترین صدق رسالت آن پیشوای الهی است.
امام علی(ع) با آن هوش و ذكاوت و استعداد فوقالعاده توأم با صدق و صفا و خلوص نیت در حد اعلا، سالیان متمادی در زندگی فردی و اجتماعی، در آشكار و پنهان و در هر نوع از رویدادهای متمادی در زندگی با پیامبر اكرم| بوده، به همه شئون روانی و موضعگیریها و رفتار آن پیشوای معظم آگاهی و ایمان داشته است. امام علی×، آن انسانی كه وجودش آمیخته با صدق و عدل بوده، به جهت داشتن چنین شخصیتی از همه موجودیت معمولی خود دست برداشته بود، اگر اندك خودخواهی و ارتكاب خلاف حقیقتی در پیامبر| میدید، از همان لحظه نهتنها راه خود را جدا میکرد، بلكه به مبارزه و پیكار با پیامبر| میپرداخت. اگر تسلیم و تعظیم امیرالمؤمنین× درباره پیامبر| ناشی از احساس ناتوانی در مقابل قدرت و یا مستند به عواطف و محبتهای طبیعی و معمولی بود، نتیجهای كه در وضع روحی امام علی× به وجود میآورد، یك تسلیم محض و ركود و خیرگی در اشعه عظمت پیامبر(ص) و احساس لذت معمولی از عواطف و مهرورزیها بود، ولی میبینیم، تسلیم و تعظیم امام علی× به پیامبر| روح او را چنان شكوفا و فعال ساخته است كه تاریخ بشری به اعتراف همه اهل تتبع، نظیر آن را جز در خود پیامبر اسلام سراغ ندارد (علامه جعفری، ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه، ج2، ص254ـ253).
حضرت امام علی(ع) در نهجالبلاغه در مواردی موقعیت و جایگاه خود را نسبت به پیامبر اكرم(ص)بیان میفرمایند: «شما موقعیت مرا نسبت به رسول خدا| در خویشاوندی نزدیك، در مقام و منزلت، ویژه میدانید. پیامبر| مرا در اتاق خویش مینشاند، درحالیکه كودك بودم مرا در آغوش خود میگرفت، و در بستر مخصوص خود میخوابانید، بدنش را به بدن من میچسباند و بوی پاكیزه خود را به من میبویاند و گاهی غذایی را لقمهلقمه در دهانم میگذارد، هرگز دروغی در گفتار من و اشتباهی در کردار من نیافت. از همان لحظهای كه پیامبر| را از شیر گرفتند،خداوند بزرگترین فرشته (جبرئیل) خود را مأمور تربیت پیامبر| کرد تا شب و روز او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نیكو راهنمایی کند و من همواره با پیامبر| بودم چونان فرزند كه همواره با مادر است. پیامبر| هر روز نشانه تازهای از اخلاق نیكو را برایم آشكار میفرمود، و به من فرمان میداد كه به او اقتدا نمایم. پیامبر| چند ماه از سال را در غار حراء میگذراند، تنها من او را مشاهده میکردم، و كسی جز من او را نمیدید، در آن روزها، در هیچ خانه اسلام راه نیافت جز خانه رسول خدا| كه خدیجه هم در آن بود و من سومین آنان بودم. من نور وحی و رسالت را میدیدم و بوی نبوت را میبوییدم، من هنگامیکه وحی بر پیامبر| فرود میآمد، ناله شیطان را شنیدم، گفتم: ای رسول خدا این ناله كیست؟ فرمود: شیطان است كه از پرستش خویش مأیوس گردید و فرمود: «علی تو آنچه را من میشنوم، میشنوی، و آنچه را من میبینم، میبینی، جز اینكه تو پیامبر نیستی، بلكه وزیر من بوده و به راه خیر میروی.» (همان، ص399).
در پی احمد علی آمد پدید در كف او بود میزان و حدید
بوالعجب بین روح حق را در دو جسم هر دو یك معنی و لیكن در دو اسم
در حقیقت هر دو یك آیینهاند یکزبان و یکدل و یكسینهاند
«به خدا من نخستین كسی هستم كه پیامبر| را تصدیق كردم.» (شریف رضی، نهجالبلاغه، خطبه37). «اصحاب و یاران حضرت محمد| كه حافظان اسرار او میباشند، میدانند كه من حتی یك لحظه هم مخالف فرمان خدا و رسول او نبودم، بلكه با جان خود پیامبر| را یاری كردم. در جاهایی كه شجاعان قدمهایشان میلرزید و فرار میکردند، آن دلیری و مردانگی را خدا به من عطا فرمود.» (همان، خطبه197). «من گفتم: لا اله الا الله، ای رسول خدا من نخستین كسی هستم كه به تو ایمان آوردم، و نخستین فردی هستم اقرار میکنم كه درخت با فرمان خدا برای تصدیق نبوت، و بزرگداشت دعوت رسالت، آنچه را خواستی انجام داد.» (همان، خطبه192).