اسامی عید غدیر : روز روشن شدن دلایل خدا
امام علی (ع) درباره فضایل روز غدیر می فرماید:
«إِنَّ هَذَا يَوْمٌ عَظِيمُ الشَّأْنِ فِيهِ وَقَعَ الْفَرَجُ وَ رُفِعَتِ الدَّرَجُ وَ وَضَحَتِ الْحُجَج»(بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج94، ص: 116؛مصباح الجمتهد،ج2،ص755)
امروز ( عید غدیر ) روز بس بزرگى است .در این روز گشایش رسیده و منزلت ( کسانى که شایسته آن بودند ) بلندى گرفت و برهان هاى خدا روشن شد
پیامبر (ص) در قسمتی از خطبه غدیر می فرماید:
ُ أُقِرُّ لَهُ عَلَى نَفْسِي بِالْعُبُودِيَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ أُؤَدِّي مَا أَوْحَى إِلَيَّ بِهِ خَوْفاً وَ حَذَراً مِنْ أَنْ تَحِلَّ بِي قَارِعَةٌ لَا يَدْفَعُهَا عَنِّي أَحَدٌ وَ إِنْ عَظُمَتْ مِنَّتُهُ وَ صَفَتْ خَلَّتُهُ لِأَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ قَدْ أَعْلَمَنِي إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ مَا أَنْزَلَ إِلَيَّ فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ فَقَدْ تَضَمَّنَ لِيَ الْعِصْمَةَ وَ هُوَ اللَّهُ الْكَافِي الْكَرِيمُ وَ أَوْحَى إِلَيَّ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْآيَة
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ(مائده آیه 67)
مَعَاشِرَ النَّاسِ مَا قَصَّرْتُ عَنْ تَبْلِيغِ مَا أَنْزَلَهُ وَ أَنَا مُبَيِّنٌ سَبَبَ هَذِهِ الْآيَةِ إِنَّ جَبْرَئِيلَ ع هَبَطَ إِلَيَّ مِرَاراً ثَلَاثاً يَأْمُرُنِي عَنِ السَّلَامِ رَبِّي وَ هُوَ السَّلَامُ أَنْ أَقُومَ فِي هَذَا الْمَشْهَدِ وَ أُعْلِمَ كُلَّ أَبْيَضَ وَ أَحْمَرَ وَ أَسْوَدَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ أَخِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي وَ الْإِمَامُ مِنْ بَعْدِي الَّذِي مَحَلُّهُ مِنِّي مَحَلُّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَيّ بِذَلِكَ آيَةَ
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ(مائده آیه 55)
وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ الَّذِي أَقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ هُوَ رَاكِعٌ يُرِيدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كُلِّ حَالٍ
( روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة)، ج1، ص: 92)
من خداوند را به همه حال ستايش مىكنم و در سختى و راحت و شدت و آسايش شكرگزار اويم. به او و فرشتگانش و كتابها و فرستادگان او مؤمنم. فرمانش را مىشنوم و اطاعت مىكنم و به هر چه كه موجب خوشنودى او باشد مبادرت مىكنم و تسليم فرمان و قضاى اويم براى رغبت در طاعت او و بيم از عذاب او، زيرا خداوند كسى است كه هيچ كس از مكر او ايمن نيست و در عين حال از ستم او بيم نمىشود (ستم نمى كند كه از آن جهت از او بيم شود). در نفس خود براى او اقرار به بندگى مى كنم و گواهى مى دهم كه او پروردگار است و آنچه را خداوند به من وحى فرموده است بايد ابلاغ كنم و بيم آن است كه اگر ابلاغ نكنم، عذابى به من برسد كه هيچ كس هر اندازه هم چارهساز باشد، نتواند آن را از من باز دارد. و خدايى جز او نيست و به من اعلام فرموده است كه اگر آنچه را بر من نازل كرده است ابلاغ نكنم، چنان است كه پيام و رسالت خداوند را ابلاغ نكرده ام و خداوند تبارك و تعالى خودش براى من محفوظ ماندن را تضمين فرموده است. و او خداوند كريم و كافى است و به من چنين وحى فرموده است:
ای پیغمبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد (به خلق) برسان که اگر نرسانی تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نکردهای، و خدا تو را از (شر) مردمان محفوظ خواهد داشت، (و دل قوی دار که) خدا کافران را (به هیچ راه موفقیتی) راهنمایی نخواهد کرد.(مائده آیه 67)
اى گروه مردم! اينك من در تبليغ آنچه خداوند بر من نازل فرمود كوتاهى نكردم و من براى شما سبب نزول اين آيه را بيان مىكنم. بدانيد كه جبرئيل (ع) سه بار به حضور من آمد و از سوى پروردگار من كه اصل و مايه سلام است به من امر كرد كه در چنين اجتماعى بپاخيزم و به همه افراد، سياه و سپيد، اعلام كنم كه على بن ابى طالب برادر و جانشين و وصى و امام بعد از من است. يعنى كسى كه منزلت و محل او نسبت به من، منزلت و محل هارون نسبت به موسى است، جز اينكه پس از من پيامبرى نيست. و همانا پس از خدا و رسول خدا على ولى شماست و همانا كه خداوند تبارك و تعالى در اين مورد آيه يى از قرآن را بر من نازل فرمود كه در آن مى فرمايد:
«همانا و به تحقيق ولى شما خدا و رسول خدا و كسانى هستند كه ايمان آورده و نماز را بر پا مىدارند و در حالى كه در ركوع هستند صدقه و زكات مى دهند.»
و على بن ابى طالب نماز را بر پا مى داد و در حالى كه در ركوع بوده صدقه پرداخته است و در همه حال فقط خداى عز و جل را اراده كرده است و مى كند.( روضة الواعظين / ترجمه مهدوى دامغانى، ص: 158)