شعر چهاردهمین قرن شهادت امام علی (ع) از محمدرضا کاکایی
مخزن الاسرار عشق را باید به چشم میثم تمار دید
واقف سرّ شد ، علی را مخزن الاسرار دید
مست از صهبای نور ، آئینۀ توحید شد
لا الهی گشت و الا الله را بر دار دید
در میان زرق و برق سکه های شامیان
چارده قرن عاشقی را در کف عمّار دید
همچو مالک در صف صفین شرار شعله شد
تا حدیث جهل را بر نیزۀ انکار دید
چاه شد ، تصویر مظلومّیت خورشید را
در نگاه اشکبار حیدر کرار دید
سینۀ گنجینۀ اسرار را تا صبح حشر
زخمیِ جهل و جنون ، بین در و دیوار دید
همچنان در آستینِ مکر عمروعاص ها
از فریب و فتنه و دنیا پرستی مار دید
چارده قرن ابن ملج م ماند و بغض و کینه را
در شب محراب ، غرق باورِ تکرار دید
یا علی ما شیعه نه، تنها به نام شیعه ایم
می توان این درد را در بین ما بسیار دید
*****
چارده قرنی که ما هرگز تو را نشناختیم
زندگی کردیم ، اما عمر خود را باختیم
یا علی گفتیم ، اما با علی همراه ، نه
بر زبان راندیم لا را ، گرچه ، الا الله ، نه
چارده قرنی که تا امروز جریان داشته است
در سکوت پنجره، عمریست باران داشته است
*****
تابنده تر از فروغ مهر و ماه است
بر قامت شأن او زبان کوتاه است
خیر البشر تمام اعصار و قرون
خورشید نجف ، علی ولی الله است
*****
با آنکه امیر عشق بودن کم نیست
در خانۀ کعبه جای نامحرم نیست
امروز پس از چهارده قرن هنوز
مظلوم تر از علی در این عالم نیست
*****
هر جا که سخن ز روی مهر و ماه است
دلها به صراط معرفت آگاه است
در دفتر عشق تا ابد نام علی
پیوستِ محمدٌ رسول الله است
محمدرضا کاکایی (شفای اصفهانی)