عید ولایت در قرآن
مقدمه
انسان کامل، کاملترین کتاب تکوینی خدای سبحان است و تفسیر عمیق و تعریف راستین چنین کتابی همانند تبیین کتاب تدوینی خداوند، تنها میسور نگارنده آن و سفیران برگزیده او است.
تفسیر کتابهای خدا اگر به دست نا اهلان و نامحرمان بیفتد به جای تعریف، تحریف میشود. پس چنانکه تعریف راستین نبی، تنها میسور خدای نبی آفرین است؛ ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ﴾سوره انعام، آیه ۴۲۱٫، تفسیر حقیقی وصی نیز فقط در توان خدای وصی آفرین است.
از این رو، بهترین معرّف وجود مبارک سیّد اوصیا و امیراولیای الهی، فاتح ولایت، یادگار رسالت و زمامدار هدایت، امیرالمؤمنین (علیه أفضل صلوات المصلّین) در مرتبت نخست، هستی بخش فیض بزرگ وجود او، خدای سبحان است و در مرتبت بعد سفیرانی چون رسول گرامیصلی الله علیه و آله و سلم و خود آن امام همام.
برترین نعمت معنوی
نعمتهای معنوی مراتب و درجاتی دارد که برترین آنها نعمت رسالت و امامت است. از این رو، در قرآن کریم از هر دو نعمت به «منّت» (نعمت سنگین و توان فرسایی که حمل و هضم آن دشوار باشد، نه منّت زبانی) یاد میکند؛ درباره رسالت وبعثت پیامبران میفرماید: ﴿ لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنينَ إِذ بَعَثَ فيهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم ﴾سوره آل عمران، آیه ۴۶۱٫ و درباره امامت نیز میفرماید: ﴿وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ﴾سوره قصص، آیه ۵٫ چون نبوت به خاتمیت می انجامد، در آیهی اول از آن با فعل ماضی «مَنّ» یاد کرد، ولی درباره امامت که تا قیامت ادامه دارد، در آیه دوم با فعل مضارع «یمنّ» که نشانه استمرار است، یاد می کند.؛ زیرا پیامبران و امامان تأمین کنندگان سعادت ابدی انسان هستند.
فرشتگان با همه قداست و شرافتی که دارند، تنها واسطه فیض هستند و نمیتوانند هدایت و رهبری مستقیم جامعه بشری را برعهده بگیرند. موجود کامل و جامعی که میتواند فیض الهی را معصومانه از خدا دریافت کند و معصومانه به جوامع بشری ابلاغ کند و خود نیز معصومانه به آن عمل کند، انسان کامل مانند پیامبر و امام است. از این رو خدای سبحان در قرآن کریم بر نبوّت و امامت که جامع آن دو «ولایت» است، تکیه کرد و آن را مورد امتنان قرار داد، در حالی که درباره آفرینش آسمانها و زمین و بهشت و قیامت به «منّت» یاد نکرد؛ زیرا آسمانها و زمین گرچه بزرگ است، لیکن در برابر نعمت سنگین و توانفرسای تحمل و هضم نبوت و امامت برای نوع انسانها میسّر نیست. پیامبر شناسی و امام شناسی و دریافت درست پیام این برگزیدگان الهی و عمل کردن به آن بسیار دشوار است.رسالت و امامت کوچک است.
در قرآن کریم تنها درباره جریان غدیر خم و ولایت امیرمؤمنان (علیهالسلام) تعبیر منحصر به فرد «اتمام نعمت» آمده است: ﴿ااَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی﴾سوره مائده، آیه ۳٫. سخن از «أنعمت علیکم» نیست، بلکه خداوند میفرماید: ﴿وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی﴾؛ «نعمتم را بر شما تمام کردم»؛ یعنی همان طور که نبوت و رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) کاملترین نبوّت و رسالت است و پس از آن نبوّتی نیست، ولایت و امامت علی و اولاد علی(علیهمالسلام) نیز کاملترین ولایت و امامت است و پس از آن امامتی نیست.
از منظر قرآن کریم در غدیرخم که عید بزرگ ولایت است، نعمتهای معنوی الهی به برترین حدّ وبالاترین نصاب خود رسید. حال چون نعمتی برتر از ولایت علی و اولاد علی (علیهالسلام) نیست، عید غدیر برترین اعیاد امّت اسلامی است و اعتقاد به ولایت تکوینی و تشریعی امامان معصوم (علیهمالسلام) و باور داشتن وساطت و شفاعت و وسیله بودن آنان از مهمترین برکاتی است که نصیب امّت اسلامی شده است.
امامت، تداوم رسالت
خدای سبحان امامت را ادامه رسالت و همتای آن میداند. از این رو در حادثه جهانی غدیر خم به پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: اگر نصب علی بن ابیطالب (علیهالسلام) را به دست خود انجام ندهی و ولایت را تبیین نکنی، اصلاً به رسالت الهی عمل نکردهای؛ یعنی رسالت منهای امامت معادل با رسالت منهای رسالت است، زیرا آنچه اساس رسالت را حفظ میکند همان امامت است.
بهترین معرّف برای عظمت روز غدیر و حادثه جهانی این روز قرآن و عترت است. چه حادثهای در روز هجدهم ماه ذیحجه در سرزمین غدیر رخ داد که این روز را برای ابد عید کرد؟ خدای سبحان در سوره مائده به رسولاکرمصلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ﴾. گرچه پیامبر دارای مقام نبوت است، لیکن در این پیام آسمانی رسالت او مطرح است. از این رو با خطاب «یا ایّها النبی» آغاز نشد.
این جمله نورانی بدین معناست که تو رسول خدایی و رسالتت به پایان خود نزدیک میشود. اکنون اگر امامت و خلافت امیر مؤمنان علی(علیهالسلام) را ابلاغ نکنی، اصلاً آن رسالت الهی را ابلاغ نکردهای و دیگر در صف مرسلان نخواهی بود: ﴿وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ﴾. در این جمله چون رسالت ربّ مطلق است و هیچ قیدی ندارد، بدین معناست که در صورت عدم تبیین امامت و نصب امام، دیگر سمت رسالت نخواهی داشت و اصلاً به وظیفه و رسالت الهی خود عمل نکردهای، زیرا امام و امامت تضمینکننده اصل دین است.
حاصل این که مراد این نیست که اگر رسالت نصب جانشین را نادیده گرفتی، خصوص این رسالت را نرساندهای، بلکه مراد این است که اگر رسالتِ ولایت و خلافت علی(علیهالسلام) را ابلاغ نکردی، رسالتت را هرگز ایفا نکردهای.
روز نومیدی کافران
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر از مردم پرسید: آیا به رسالت الهی خود عمل کردم و آیا نسبت به شما اولی و والی هستم؟ حاضران گفتند: آری. آنگاه فرمود: هر کس من والی و سرپرست اویم، علی(علیهالسلام) والی اوست: «من کنت مولاه فعلی مولاه». در این زمینه آیه سوم سوره مبارکه مائده نازل شد و اعلام داشت که امروز کافران از کار شکنی در دین شما نومید شدند. پس از ایشان مترسید و از من بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را برای شما برگزیدم: ﴿الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً﴾سوره مائده، آیه ۳٫. در این آیه دو بار واژه ﴿ألیوم﴾ آمده است. در قرآن کریم کلمه «یوم» و «یومئذ» اغلب درباره معاد است و در این آیه واژه «یوم» دربارهظهور ولایت و امامت به کار رفته است.
دشمنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میگفتند: ﴿…نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ﴾سوره طور، آیه ۰۳٫؛ ما مرگ پیامبر را انتظار میکشیم و با مرگ او، بساطش برچیده میشود؛ چون میتوان با کتاب و قانون او مبارزه کرد، ولی با رهبر محیی و مجری قانون نمیتوان مبارزه کرد.
در غدیر خم حادثهای اتّفاق افتاد که کافران ناامید شدند، چنانکه بر اساس سوره مبارکه کوثر، خدا به پیغمبر چیزی داد که دشمن نا امید شد. پیام سوره کوثر این است که خدا به پیغمبر کوثری داد که مایه بقا و دوام نبوّتش خواهد بود. از این رو به آن حضرت میفرماید: تو ابتر، یعنی بینتیجه و عقیم نیستی، بلکه دشمن تو عقیم و کارش نافرجام است؛ ﴿إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ﴾سوره کوثر، آیه ۳٫. کسی که کارش بیهدف است و به مقصد نمیرسد، ابتر است.
بارزترین مصداق کوثر وجود مبارک فاطمهٍّ است. پس روزی که فاطمه چشم به جهان میگشاید و روزی که علی(علیهالسلام) در غدیر خم به خلافت منصوب میشود، دوام و بقای دین تضمین میشود و دشمن در آن روز ابتر و ناامید است.
بنابراین، امامت و ولایت و رهبری مایه امید مسلمانان و موجب نا امیدی کافران است. در اینجا سخن از مذهب و فرقه خاصّ نیست، بلکه سخن از اصل اسلام است. اگر امامت و ولایت حفظ شود، دین زنده میماند.
ولایت فقیه، تداوم امامت
همانگونه که کافران در انتظار مرگ پیامبر بودند تا بساط دین برچیده شود، و کوثر و غدیر آنان را ناکام کرد، دشمنان ولایت و امامت علی(علیهالسلام) نیز توطئه حادثه نوزدهم ماه مبارک رمضان را پدید آوردند تا با رحلت علی بن ابیطالب (علیهالسلام) مشکل خود را حل کنند. آنها نمیدانستند که در پی غروب هر ستاره در سپهر ولایت، اختر فروزان و تابناک دیگری طلوع میکند ومیدرخشد. امام باقر(علیهالسلام) میفرماید: ما همانند ستارگان آسمان هستیم. هرگاه ستارهای ناپدید شود، ستارهای دیگر طلوع میکند؛ «إنّما نحن کنجوم السماء کلّما غاب نجم طلع نجم آخر» اصول کافی، ج ۱، ص ۸۳۳٫. چنین نیست که ستارههای فروزان همه غروب کنند. اگر در کرانه غربِ مرگ امامی رحلت کند، در کرانه شرقِ حیات امامی دیگر متولد میشود.
ولایت علی بن ابی طالب(علیهالسلام) نیز چنین است. علی بن ابی طالب(علیهالسلام) از آن جهت که حکم فقهی یا قضایی صادر میکرد، ولی اللّه بود، امّا از آن جهت که باید فتوا و حکم قضایی را اطاعت کند، علی بن ابی طالب(علیهالسلام) بود. فقیه یک شخصیت حقوقی دارد که از دیگران ممتاز است و در حقیقت این شخصیّت حقوقی به ملکاتی مانند فقاهت و عدالت و شجاعت باز میگردد. امّا فقیه یک شخصیت حقیقی نیز دارد که با دیگران یکسان است.
خدای سبحان کمال دین و تمام نعمت را در سایه ولایت اهل بیت(علیهمالسلام) میداند؛ دینی که ولایت دارد، کامل و خداپسند است. از این رو پس از اکمال دین و اتمام نعمت فرمود: ﴿و رضیت لکم الإسلام دیناً﴾؛ یعنی امروز من اسلام را برای شما به عنوان دین پسندیدم. تا کنون اسلام خدا پسند نبود و امروز که ولایت زمینه کمال دین و تمام نعمت را فراهم کرد چنین اسلامی خداپسند است.
دین در نزد خدا همان اسلام است؛ ﴿إنّ الدین عند اللّه الإسلام﴾سوره آل عمران، آیه ۹۱٫. اسلام دین همه پیامبران الهی بود و در شرایع مختلف پیامبران الهی به مظاهر گوناگون در آمدهاند، ولی اسلام کامل و تام آن است که دارای ولایت باشد. اسلام بیولایت و قرآن بدون عترت مورد طمع بیگانگان است، زیرا بیگانگان میتوانند با آن بازی کنند، امّا اگر دین متولّی و متدینان والی داشته باشند، بیگانگان ناامید هستند.
منبع
شمیم ولایت، ص ۱۱۱-۱۲۸