ویژگی‌های حجت خدا در کلام امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) با تأکید بر حکمت 147

ویژگی‌های حجت خدا در کلام امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) با تأکید بر حکمت 147

کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع)
کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمومنین امام علی(ع) در روزهای چهارشنبه25 دیماه (افتتاحیه کنگره در دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان) و اختتامیه کنگره  26 دی 1398 در موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت (ع)‌ برگزار گردید. دبیر خانه کنگره از تاریخ دهم خرداد الی 30 آبانماه شروع به اعلام فراخوان و دریافت آثار در ۳۴ محور در بخشهای مقاله(475اثر)-پایان نامه(69اثر)-کتاب(131اثر)-شعر(305اثر)- هنرهای تجسمی (102اثر)انجام داد.در مجموع  ۱۰۸۲ اثر به دبیرخانه کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع)‌ ارسال شد. بعد از ارزیابی اولیه، و نهایی و معرفی آثار برگزیده  مقالات منتخب در کتاب کنگره مقالات منتشر شد.

چکیده
حکمت یکصد و چهل و هفتم نهج‌البلاغه که به خطبه کمیل بن زیاد معروف است، یکی از جملات ارزشمند نهج‌البلاغه است که به مثابه سندی محکم بر لزوم وجود حجت خدا در روی زمین تلقی‌شده است، امام علی× در این عبارات، ضمن بیان ضرورت و فلسفه وجود حجت خدا بر روی زمین، به‌شمارش ویژگی‌های معنوی حجت خدا پرداخته است و برای نخستین مرتبه اصطلاح «حجت خدا» را به‌معنای کسی که سخن و رفتارش از جانب خداوند برای مؤمنان اعتبار دارد، معرفی می‌کند، بنابراین مقتضای حجیت در سخن و رفتار، عصمت در مقام بیان و عمل است. با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی حدیثی این حکمت به مهم‌ترین نتایج زیر رسیدیم: لزوم وجود حجت در میان خلق، مراد از حجت خدا، حجت نقلی است نه حجت عقلی، وجود حجت خدا ضرورتی ندارد که همیشه در دسترس خلق باشد، بلکه گاهی اقتضا می‌کند خائف و مغمور باشد که با وظیفه اصلی آن منافات ندارد، راه‌حل اختلاف موجود بین فرقه‌های اسلامی از دیدگاه امیرالمؤمنین× عمل به دستورات حجت خدا است. مهم‌ترین ویژگی حجت خدا، علم و یقین است و سایر اوصاف از این دو صفت سرچشمه می‌گیرد، بنابراین از آن‌جا که حجت خدا در صورت ارتکاب خطا، اعتبار خود را از دست می‌دهد، بنابراین اقتضای حجیت، عصمت در مقام بیان و عمل است.
کلید واژه‌ها: امیرالمؤمنین، نهج‌البلاغه، حجت خدا، انسان کامل، حکمت 147.

مقدمه

مطابق با اعتقادات شیعه که برگرفته از روایات اهل بیت^ است، همواره باید بر روی زمین، انسانی الهی وجود داشته‌باشد که آینه حق بر روی زمین و خلیفه کامل الهی خواهد بود. {وَإِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَة} این مقام خلافت اختصاص به حضرت آدم ندارد، بلکه در فرزندان او نیز موجود است و زمین هیچ‌گاه از وجود خلیفه خدا خالی نمی‌ماند، این خلیفه الهی حجت بالغه حق‌تعالی است و با وجود او هیچ انسانی بهانه‌ای برای انکار حق نخواهد داشت. خداوند در سوره نساء، آیه 165 در این باره می‏فرماید: {رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ لِئَلَّا یكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَكِیماً} خداوند در این آیه، هدف از فرستادن پیامبران را اتمام حجت بر مردم و بستن راه استدلال و بهانه‏جویی بر آنها دانسته است. بنابراین، می‏توان گفت كه پیامبران، «حجت» خدا بر مردم هستند. در اعتقاد اسلامی، بشر همواره نیازمند هدایت‌گر است. به‌همین‌دلیل، از ابتدای آفرینش انسان تاكنون هیچ‏گاه جهان از پیامبران و امامان هدایت‌گری كه حجت‏های خدا بر بندگانش هستند، خالی نبوده است. براساس این اعتقاد، اگر بر روی كره زمین تنها دو نفر باقی مانده باشند، یكی از آن‌ها حجت الهی خواهد بود.
پرسشی كه در اینجا مطرح است این است كه ویژگی‌های حجت خدا چیست و چگونه او را بشناسیم، یکی از مواردی كه به اصل این موضوع اشاره کرده، حکمت 147 نهج‌البلاغه است كه امام علی× در آن، ضمن بیان ویژگی‌های حجت خدا، بر ضرورت وجود او بر روی زمین چنین فرموده است: «اللَّهُمَّ بَلَى! لاَتَخْلُو الاَرْضُ مِنْ قَائِم لِلَّهِ بِحُجَّة. إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً، وَإِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً». امام× در این بخش از کلام خود که در واقع جنبه استثنا از گفتار سابق را دارد، مى‌فرماید: «بلی، زمین از كسی كه حجت بر پای خداست، پایدار و شناخته است و یا ترسان و پنهان از دیده‏هاست، تهی نمی‌ماند تا حجت خدا باطل نشود و نشانه‏هایش از میان نرود.» این همان چیزى که علماى امامیه و شیعیان به آن ایمان دارند که زمین هرگز خالى از حجت نمى‌شود؛ خواه آشکار باشد یا پنهان و جالب این‌که ابن‌ابى‌الحدید تصریح مى‌کند که این جمله امام× مانند تصریح به عقاید شیعیان است؛ ولى اصحاب ما آن را حمل بر «أبدال» مى‌کنند که در روایات نبوى به آنها اشاره شده و آنان مردانى هستند که پیوسته در سطح زمین در گردش‌اند؛ برخى شناخته مى‌شوند و بعضى ناشناخته مى‌مانند. سپس امام× به نکته مهمى درباره فواید وجود حجت‌هاى الهى، اعم از غائب و ظاهر پرداخته و مى‌فرماید: «وجود آنها به این سبب است که دلائل الهى و نشانه‌هاى روشن او هرگز باطل نگردد و از دست نرود»؛ «لِئَلاَّ تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَبَیِّنَاتُهُ». حضرت در ادامه این سخن به بیان عدد و صفات آنها مى‌پردازد، سرانجام آنان را خلفاى الهى در زمین و دعوت‌کنندگان به‌سوى آئینش معرفی می‌کند و اشتیاق دیدن آنان را ابراز می‌کند «أُولَئِکَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ، وَالدُّعَاةُ إِلَى دِینِهِ. آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْیَتِهِمْ!». مرحوم علامه مجلسى در پایان این سخن مى‌گوید: سزاوار است که آگاهان، هر روز در این کلام با نظر موشکافانه بنگرند و از فواید آن بهره گیرند. ما هم در این مقاله در این صدد هستیم تا در این حکمت علوی تدبر کنیم و ویژگی‌های حجت خدا را از زلال معارف علوی بهره گیریم.

این مقاله در جلد سوم کتاب کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع)‌ موجود می باشد.جهت استفاده از متن کامل مقاله به لینکهای زیر مراجعه کنید