تربیت در نهجالبلاغه (با تأکید بر تربیت اجتماعی)
چکیده
تربیت انسان و چگونگی دستیابی او به کمال ، از دیرباز همواره مورد علاقه اندیشمندان بوده است. یکی از ابعاد شخصیتی انسان، بعد اجتماعی اوست که بدون توجه به آن، تربیت و تکامل آدمی با وقفه و رکود مواجه خواهد شد.
این نوشتار کوشیده است با روش توصیفی ـ تحلیلی به صورت کتابخانهای و با استفاده از کلام مولای متقیان علی (علیه السلام) در نهجالبلاغه پارهای از اصولی را طرح و تاکید نماید که حضرت در مناسبتهای مختلف و در سیره عملی خود بدانها توجه تام داشته و هر یک از آنها را میتوان به عنوان راهبردی عملی در تربیت اجتماعی متربیان مورد توجه و عمل قرار داد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که اصول تربیت اجتماعی از منظر امام علی (علیه السلام) عبارت است از: اصل کرامت، اصل عزت، اصل اصلاح شرایط و روابط انسانی، اصل مسئولیت و ادای وظیفه، اصل آراستگی، اصل اتکا و توجه به سنتهای اجتماعی و فرهنگی و گزینش آنها، اصل عدالت ورزی، اصل اعتدال، اصل مدارا، اصل تعامل موثر اجتماعی و اصل مشارکت اجتماعی.
کلید واژهها: امام علی (علیه السلام) ، نهجالبلاغه، تربیت اجتماعی، اصول تربیت، متربیان، سیره عملی.
فهرست مطالب (مشاهده متن)
مقدمه
انسان موجودی اجتماعی است که در اثر تربیت اجتماعی استعدادهای اجتماعی و جمعی خویش را شکوفا و بارور میسازد. این موضوع در کلام مولای متقیان (علیه السلام) ، و در نهجالبلاغه، به گونهای ترسیم شده است که انسان به عنوان فردی مجزای از اجتماع توصیف نشده بلکه یکی از ابعاد اساسی هویت او، ارتباط با اجتماع است. به عبارت دیگر شکل گیری هویت فرد به نوع روابطی بستگی دارد که با خود، خالق و اطرافیان خود برقرار میکند.
سیر در نهجالبلاغه گویای آنست که تعلیمات آن یکسره بر محور احساس مسئولیت در قبال خود و اجتماع قرار دارد. توجه و ارج گذاری به حیات اجتماعی مسلمین یکی از اساسیترین بخشهای نهجالبلاغه است. حضرت علی (علیه السلام) در ابعاد مختلف و در موارد گوناگون به اهمیت حیات اجتماعی اشاره کرده و در قول و عمل بر این مسئله صحه گذاشته اند(مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، 27).
از دیدگاه نهجالبلاغه محور کلیدی تربیت اجتماعی انسان، اصلاح رابطه با حق است و این اصلاح رابطه با دیگران را نیز در برداشته و به آنها جهت خواهد داد. امام علی (علیه السلام) میفرمایند: «کسی که میان خود و خدا را اصلاح کند خداوند میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد» (شریف رضی، نهجالبلاغه، کلمات قصار 89).
در کلام مولا در ارتباط با این که در جامعه اسلامی تبعیت از حق مطرح است نه نظر اکثریت، در خطبه 147 نهجالبلاغه آمده است: قرآن و اهلش در آن روز بین مردماند اما میان آنها نیستند؛ با آنهایند ولی با آنها نیستند، چه این که گمراهی با هدایت هماهنگ نشود گرچه کنار یکدیگر قرار گیرند.
ساختار اجتماعی و بافت جامعه و عدالت اجتماعی نقشی مهم در جهت مثبت یا منفی در تربیت دارد و میتواند به صورت مانع یا مقتضی تربیت عمل نماید. در جامعهای که فاصله طبقاتی شدید برقرار است تربیت به شدت آسیب میبیند(ر.ک: دلشاد تهرانی، منظر مهر).
مولای متقیان درباره تغییر ساختار جامعه و ظهور گروههای اجتماعی متضاد و نقش تربیتی آن بر مردم چنین فرموده است: ما در روزگاری بسر میبریم که بیشتر مردم آن بی وفایی و دغل کاری را زیرکی میدانند ... در جامعهای که فریبکاران حاکم شوند در آن جامعه تربیت اجتماعی به خوبی نمیتواند صورت گیرد. ایشان درباره ساختارهای اجتماعی منحط که تربیت را به انحطاط میکشاند فرموده است: «در این هنگام است که باطل بر جای خود استوار شود و نادانی بر مرکبهایش سوار و کار ستمگر بزرگ گردد و دعوت به حق، اندک و کم خریدار، روزگار چون درنده دیوانه حمله آورد... چون چنین شود فرزند با پدر کینه توزد و سرچشمه راستی خشک شود»(شریف رضی، نهجالبلاغه، خطبه 108).
در ادامه با استفاده از کلام امیر مومنان علی (علیه السلام) به پارهای از اصولی پرداخته شده است که در شکل گیری تربیت، به ویژه تربیت اجتماعی همواره باید مد نظر موالیان و متولیان تربیت اسلامی قرار گیرد.