بررسی وحدت مسلمانان در حکومت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام)
کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع)
کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمومنین امام علی(ع) در روزهای چهارشنبه25 دیماه (افتتاحیه کنگره در دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان) و اختتامیه کنگره 26 دی 1398 در موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت (ع) برگزار گردید. دبیر خانه کنگره از تاریخ دهم خرداد الی 30 آبانماه شروع به اعلام فراخوان و دریافت آثار در ۳۴ محور در بخشهای مقاله(475اثر)-پایان نامه(69اثر)-کتاب(131اثر)-شعر(305اثر)- هنرهای تجسمی (102اثر)انجام داد.در مجموع ۱۰۸۲ اثر به دبیرخانه کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع) ارسال شد. بعد از ارزیابی اولیه، و نهایی و معرفی آثار برگزیده مقالات منتخب در کتاب کنگره مقالات منتشر شد.
چكیده
حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در مدت پنج سال خلافت خود توانست بهترین استفاده را از وحدت و همگرایی بین شیعه و سنی ببرد. به عبارت دیگر، برخی از کسانی که حکومت آن حضرت را گردن نهاده بودند، ایشان را خلیفه ظاهری میدانستند، و برخی دیگر نیز، او را امام معصوم میشمردند.
و این دو گروه علیرغم اختلافی که در قرائت خود از مقام امیرالمؤمنین داشتند، هر دو زیر یک پرچم و یک حکومت حاضر بودند؛ به گونهای که جنگهایی که در زمان آن حضرت برپا شد را هرگز نمیتوان جنگ بین شیعه و سنی نامید؛ بلکه آن جنگها بین دوستداران حضرت، اعم از شیعه و سنی، و بین مخالفان ایشان از قبیل ناصبیها بوده است.
و این همگرایی بین فریقین و حضور مشترک آنها در یک سپاه، را میتوان حاصل مدیریت قوی امیرالمؤمنین در تعامل با دوستداران خلفا، یعنی اهل سنت دانست. این نوشتار با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، با رویکرد تاریخی اثبات میکند، اهل سنت نه تنها هیچگاه دشمن اهلبیت نبودهاند، بلکه از نخستین روزهای شکلگیری حکومت حضرت علی(ع)، همواره تحت بیعت ایشان و به همراه شیعیان (به معنای امروزی) در یک جبهه و برعلیه دشمن مشترک میجنگیدند و اگر احیاناً در طول تاریخ تنشی میان آنان و شیعیان ایجاد شده، هیچگاه مبنایی نبوده و عموما مبتنی بر دلایل سیاسی و به تحریک دشمن مشترک بوده است.
کلیدواژهها: امام علی(ع)، وحدت، شیعه، اهلسنت.
فهرست مطالب (مشاهده متن)
مقدمه
امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) شخصیتی فرامذهب و فرافرقه بود و بر گسترش اصول انسانی مانند گسترش قسط و عدل و مبارزه با ظلم و نژادپرستی و ثروت اندوزی تأکید داشت و اهل رانت بخشی، به فرقهای خاص نبود و همه مردم را یکسان مد نظر قرار داشت. در طول پنج سال خلافت خود، هرگز از اهل سنت غافل نشد و از آنها برای اداره کشور اسلامی و مبارزه با آشوب طلبان و خوارج کمک گرفت. این نگرش باعث شد که در زمان خلافت آن حضرت، اهل سنت هیچگاه در حاشیه نباشند و به راحتی به انجام مناسک مخصوص خود، و شرکت در عرصههای کلان کشورداری بپردازند و امروزه نیز از آن حضرت به عنوان خلیفه چهارم و مظهر قسط و عدل یاد میکنند.
آنچه در این نوشتار مورد فرض قرار گرفته، این است که دوران خلافت نسبتاً کوتاه حضرت امیرالمؤمنین سرشار از همگرایی بین شیعه و اهل سنت بود و نمیتوان عموم کسانی را که علیرغم اینکه میدانستند آن حضرت در قتل عثمان بیگناه است ولی مغرضانه بر آن حضرت شمشیر کشیدند، به معنای واقعی سنی دانست.
دشمن مشترک شیعه و سنی که همواره مشغول ایجاد تنش بین فریقین بوده و امروزه نیز توسط عناصر تکفیری ـ وهابی، ماموریت خود مبنی بر ایجاد تفرقه بین مذاهب اسلامی را دنبال میکند، چنین القا نموده که شیعیان، اهل سنت را ناصبی میدانند و اگر فرصتی مناسب برای اجرای اهداف خود بیابند، به مبارزه با آنان برمیخیزند. و دشمن با القای اینقبیل شایعات، هیچ هدفی جز تنش زایی در جهان اسلام ندارد.
لذا این نوشتار وظیفه خود میبیند، ضمن تفکیک بین ناصبی و سنی، با تکیه بر منابع تاریخی اثبات کند، سنی همواره دوستدار و حامی اهلبیت است و نمیتوان ناصبی و دشمن اهلبیت را حقیقتاً سنی نامید. و بهترین شاهد آن، که در این پژوهش مورد اثبات قرار میگیرد، حضور اهل سنت در دستگاه حکومت امیرالمؤمنین است.
در زمینه اثبات ناصبی نبودن اهل سنت و همیاری و همدلی آنان با اهلبیت و شیعیانشان در طول تاریخ، آثار مهمی نوشته شده است که از میان آنها میتوان به این موارد اشاره نمود:
سلسله مقالاتی از نگارنده در رد ادعاهای عبدالله موصلی نویسنده کتاب «حتی لاننخدع حقیقة الشیعه»؛ موصلی در این کتاب با استناد به روایات و سخنان برخی بزرگان شیعه، ادعا میکند شیعیان، عموم اهل سنت را ناصبی و کافر و ناپاک، و خون و مالشان را حلال میدانند. این ادعاها در مقالاتی مورد نقد قرار گرفته است. همچنین به آثاری از آقایان حسن بلقان آبادی، رحمت تولایی و احمد کوثری در زمینه مرزبندی بین سنی و ناصبی، نیز میتوان اشاره نمود.
ولی آنچه این نوشتار را از بقیه متمایز میکند، تأکید بر این مسئله است که در جنگهای سه گانه امیرالمؤمنین در طول خلافتش، اهل سنت در رکاب ایشان حضور داشتند و به دستور آن حضرت با مخالفان جنگیدند و حکومت آن حضرت، مخصوص به مذهب و تفکر خاصی نبوده است.