کاربست روشهای آموزشی در خطبههای امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع)
کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمومنین امام علی(ع) در روزهای چهارشنبه25 دیماه (افتتاحیه کنگره در دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان) و اختتامیه کنگره 26 دی 1398 در موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت (ع) برگزار گردید. دبیر خانه کنگره از تاریخ دهم خرداد الی 30 آبانماه شروع به اعلام فراخوان و دریافت آثار در ۳۴ محور در بخشهای مقاله(475اثر)-پایان نامه(69اثر)-کتاب(131اثر)-شعر(305اثر)- هنرهای تجسمی (102اثر)انجام داد.در مجموع ۱۰۸۲ اثر به دبیرخانه کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع) ارسال شد. بعد از ارزیابی اولیه، و نهایی و معرفی آثار برگزیده مقالات منتخب در کتاب کنگره مقالات منتشر شد.
چكیده
خطابه یا «سخنرانی» از قدیمیترین روشهای آموزش است؛ روشی که در ادغام با سایر روشهای آموزشی، میتواند بهطریقی فعال در آموزش تبدیل شود؛ مسئلهای که در خطب امیرالمؤمنین(ع) قابلاثبات است، چراکه ایشان مطالب موردنظر خویش را در ترکیب روشهای متنوع آموزشی ارائه میفرمود.
با رجوع به منابع تاریخی و نهجالبلاغه از یکسو و تلفیق دادههای تاریخی با تحلیلهای آموزشی از سوی دیگر، و بر مبنای روش توصیفی ـ تحلیلی، این نظر قابلارائه است که امام بهبهترین صورت از فن خطابه جهت آموزش عمومی استفاده فرمود، تا مطالب برای مستمعینی که قادر به درک احتجاجات پیچیده نبودند، قابلفهم ارائه شود؛ در این راستا شیوههای متعدد و متنوعی چون پرسش و پاسخ، مباحثه، عقلگرایی و تفکر، سازماندهی مطالب و... را بهمنظور دوسویهکردن فضای جلسه، تسهیل و تسریع یادگیری بهکار گرفت که به فعالشدن ذهن مستمع، منظمکردن اندیشه او و نیز استدلالیکردن قوای تفکر وی منجر میشد.
کلیدواژهها: آموزش، امیرالمؤمنین(ع)، خطابه، راهبرد، روش.
مقدمه
امیرالمؤمنین(ع) با قرارگرفتن در رأس حکومت اسلامی و با اعتقاد بر این مسئله که آموزش مردم یکی از حقوق ایشان بر حاکم اسلام است (بلاذری، أنسابالاشراف، ج2، ص379) از فرصت دست داده در آموزش مردمی که بهصورت انبوه پای منبرش حضور میافتند (علوی، المناقب، ص125)، بهره جست؛ ازاینرو خطبههایی ایراد میفرمود که با حسن بیان، شوق استماع را در مخاطبین تهییج کرده، مایه شگفتی مردم میگردید (کلینی، الکافی، ج1، ص141)؛ چراکه «هیچ صنعتی از صناعات خمس در افاده تصدیق اقناعی به درجه خطبه نمیرسد، زیرا عقول عامه از ادراک قیاسات برهانی قاصر است.» (طوسی، اساس الإقتباس، ص536).
در اینبین، امام با مردمی مواجهه بود که بسیاری از ایشان بهسبب اقدامات خلفای پیشین، یا حضرتش را نمیشناختند و یا فضائل او را به فراموشی سپرده بودند، تا جاییکه حتی گاه پس از معرفی خود بهعنوان برادر و وصی پیامبر(ص)، با واکنش تند برخی مستمعین مواجهه میشد که حاضر به قبول سخنان آن حضرت نبودند (طبری، المسترشد فی إمامة علیبن أبیطالب(ع)، ص263)؛ غربت امام(ع) در جامعه آن روز بهاندازهای بود که بالغ بر هزار بار در خطب خود فرمود: «أنا عبدالله و أخو رسوله لا یقولها بعدی إلا الکاذب؛ من بنده خدا و برادر رسولش هستم، پس از من هیچکس را چنین منزلتی نیست مگر بهدروغ» (الکوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص328). نظیر این معرفی در منابع دیگری نیز گزارششده است (ابنعقده، فضائل امیرالمؤمنین، ص122؛ منقری، وقعة صفین، ص314و224) که در بسیاری از موارد، بر دانش خویش و اهلبیت(ع) تأکید میفرمود (صفار، بصائرالدرجات، ج1، ص364-306؛ مفید، الارشاد، ج1، ص229) تا مستمع، ضمن اعتمادنمودن بر علم آن حضرت، بر اخذ آن نیز حریص گردد؛ درواقع، سیره، اخلاق، کلمات، سخنان امیرالمؤمنین(ع) به تمام معنا نمونههایی عالی برای آموزش و اقتداء هستند (الغرابی، التربیة عند ائمة أهلالبیت(ع)، ص248).
با توجه به این امر که از مسائل تأثیرگذار در خطبه، چگونگی انتقال مطالب به مستمع است، نوشتار حاضر بهروش توصیفی - تحلیلی در مقام پاسخگویی به دو پرسش اساسی است:
1. امیرالمؤمنین(ع) بهمنظور آموزش مستمعین، در خطب خویش چه شیوههایی را بهکار گرفت؟
2. هریک از شیوههای مورداستفاده حضرت دارای چه راهبرد آموزشی است؟
ذکر این مطلب ضروری است که ثبت خطب امام در زمان آن حضرت و توسط افراد متعدد صورت میگرفت، اما متأسفانه این آثار هنگام ورود طغرلبیک سلجوقی به بغداد، به علت تعصب وی با به آتش کشیدن تعدادی از کتابخانههای شیعه از بین رفت (عطاردی، گردآورندگان سخنان امام امیرالمؤمنین(ع) قبل از علامه شریف رضی، ص7)؛ باوجود این، در منابع برجسته تاریخی بهخصوص منابع متقدم بر نهجالبلاغه یا معاصر آن، میتوان موارد متعددی از این خطب را مورد مطالعه قرار داد، ازاینرو پژوهش حاضر ضمن بهرهبردن از خطب نهجالبلاغه، اساس کار را بر مصادر تاریخی قرار داده است.