شخصیت شناسی علی بن ابی طالب (علیه‌السلام) با محوریت انسان شناسی

شخصیت شناسی علی بن ابی طالب (علیه‌السلام) با محوریت انسان شناسی

کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع)
کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمومنین امام علی(ع) در روزهای چهارشنبه25 دیماه (افتتاحیه کنگره در دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان) و اختتامیه کنگره  26 دی 1398 در موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت (ع)‌ برگزار گردید. دبیر خانه کنگره از تاریخ دهم خرداد الی 30 آبانماه شروع به اعلام فراخوان و دریافت آثار در ۳۴ محور در بخشهای مقاله(475اثر)-پایان نامه(69اثر)-کتاب(131اثر)-شعر(305اثر)- هنرهای تجسمی (102اثر)انجام داد.در مجموع  ۱۰۸۲ اثر به دبیرخانه کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع)‌ ارسال شد. بعد از ارزیابی اولیه، و نهایی و معرفی آثار برگزیده  مقالات منتخب در کتاب کنگره مقالات منتشر شد.

چکیده 
سخن گفتن از علی(ع) و توصیف شخصیت آن بزرگوار، دشوار و چه بسا ناممکن است. اما بسیارند اندیشمندانی که پیرامون ابعاد گوناگون شخصیت آن حضرت سخن گفته و قلم‌فرسایی نموده‌اند. دکتر شریعتی یکی از متفکران معاصر است که در نوشته‌ها و سخنرانی‌های خویش به‌طور گسترده به تبیین ابعاد وجودی ایشان پرداخته؛ اما این دیدگاه وی به‌نوعی نشان از تأثیرپذیری از دیدگاه‌های ژان پل سارتر است. شریعتی در یکی از آثار خود، حضرت علی(ع)را به‌عنوان «سمبل و تجسم یک ایدئولوژی» برای همه اعصار و خصوصاً عصر حاضر معرفی می‌کند و نیاز جوامع بشری به شناخت حضرت علی(ع) را ضروری می‌داند.
نگاه وی به آن بزرگوار برخاسته از اندیشه ژرف و تأمل در سیره فکری و رفتاری ایشان می‌باشد. وی با آن‌که علی(ع)را یک شخصیت بارز و تأثیرگذار تاریخ اسلام می‌داند، ایشان را تنها در متون تاریخی محصور نساخته بلکه از جهات مختلف انسانی، اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، عدالت انسانی و ... می‌نگرد. 
 در این مقاله روش شناختی شریعتی از علی× و انتقاداتی که به جامعه اسلامی وارد می‌کند، با این دید که «ما هنوز علی× را نشناخته‌ایم»، نقد و بررسی می‌گردد.
 البته ضمن مقاله روشن خواهد شد که آیا در نوع نگاه وی به انسان و نحوه معرفی علی× به‌عنوان یک حقیقت مرجع، ناسازگاری وجود دارد یا نه؟ این مقاله با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی به نقد و بررسی دیدگاه‌های شریعتی و سارتر اقدام کرده است. از نتایج تحقیق این است که شریعتی مقدمات سارتر را می‌پذیرد، اما نتیجه مقدمات او را رد می‌كند. در حالی كه از نظر منطقی، صدق مقدمات، نتیجه بالذات آن‌ها را به‌دنبال دارد. قطعاً اگر درست فهمیده باشیم شریعتی نه از روی برهان و استدلال بلكه از روی احساسات خداپرستانه، حرف سارتر را مصادره به‌مطلوب می‌كند.
کلیدواژه‌ها: امام علی(ع)، شریعتی، شناخت، انسان، اسلام،  تاریخ اسلام، شیعه، مکتب، جامعه.

مقدمه

در طول تاریخ همواره انسان‌هایی بودند كه با توجهی كه به دین و مكتب داشته‌اند، خواسته‌اند كه رهبران دینی و مكتبی خود را به جهانیان معرفی كرده و آوازه آن‌ها را در سراسر عالم بلند كنند.
 هر كدام از این متفكرین راه‌ها و شیوه‌هایی را برگزیده و بر مبنای آن، به تفسیر و تحلیل شخصیت‌های مورد علاقه خود پرداخته‌اند عده‌ای بر مبنای تاریخ، عده‌ای دیگر بر اساس صفات اخلاقی و عده‌ای هم بر ملاك این‌كه آن‌ها انسان بوده‌اند و عده‌ای... . تفسیر انسان‌شناختی از یك رهبر دینی، تفسیری عالمانه است، به‌شرطی كه حقیقتاً‌ بتوان آن را از تمام ابعاد دیگرش عاری كرد.
 در متفكرین معاصر ایران یكی از كسانی كه به این بُعد (تفسیر انسان‌شناختی رهبر دینی) توجه داشته، دكتر علی شریعتی است. ایشان با دیدگاه‌های خاصی كه از رهبریت دینی، انسان، مذهب و... دارند سعی كرده‌اند كه بتوانند تفسیری انسان‌شناختانه از امیرمؤمنان× ارائه كنند و به بررسی ابعاد انسانی این رهبر دینی بپردازند.
 این جستار در نظر دارد كه به بررسی آرا و اندیشه‌های این متفكر بپردازد و به نقد آن‌ها دست بزند؛ تا هم اندیشه ایشان برای مخاطبین واضح شود و هم اگر جایی نقدی بود، تذكر داده شود.
 جایی كه سخن از حضرت علی(ع) می‌رود زبان‌ها ساكت و قلم‌ها در غلاف خود می‌مانند. «سخن گفتن درباره علی(ع)بی‌نهایت دشوار است؛ زیرا به عقیده من، علی× یك قهرمان، یا یك شخصیت تاریخی تنها نیست... بلكه یك معجزه‌ای است كه به نام انسان و به‌صورت انسان در تاریخ متجلی شده است. علی× را از جهات مختلف باید دید‌ و در ابعاد مختلف باید شناخت؛ یك بار به‌عنوان یك شیعه، ‌از نظر اعتقادی كه به علی(ع) و شخصیت او و نقشی كه آن حضرت در تاریخ اسلام داشته و حق و مقامی كه داراست، داریم؛ رسیدگی می‌كنیم و می‌خواهیم بشناسیمش و گاه به‌عنوان یك مورّخ، می‌خواهیم علی× را بررسی كنیم و بشناسیم...، مسأله دیگر یعنی نقطه‌نظر سوم برای شناختن علی× كه از آن دیدگاه، او را باید رسیدگی و بررسی كرد، ‌به‌عنوان یك دید و نگاه انسان‌شناسی است... در این‌جا مسائلی كه در برابر ما مطرح می‌شود با مسائلی كه به‌عنوان یك مورّخ یا... در برابر محقق مطرح است، شبیه نیست، یك سلسه مسائلی است كه باید از نظر روانشناسی، از نظر فلسفه و بالاخص از نظر انسان‌شناسی مورد رسیدگی واقع بشود. از این جهت است كه من می‌كوشم تا به‌عنوان یك انسان‌شناس، یك انسانی را با نام علی(ع)با همه شگفتی‌ها و معجزات و ابعاد پیچیده او مورد رسیدگی قرار بدهم. بنابراین، این شخصیت بزرگ را، در تاریخ بشریت و هم‌چنین در نقش بشریت قرار داده و مورد مطالعه قرار می‌دهیم». شریعتی در این باره اضافه می‌كند: «شناخت او، موكول به شناختن یك موجود پیچیده و مجهول دیگر به نام انسان است، كه مجهول‌ترین موجود در علم انسان است» (شریعتی، 1370، مجموعه آثار، ج26، ص9ـ7).
 پس ما قبل از بررسی و نقد شناخت حضرت علی(ع) از دیدگاه شریعتی، باید انسان‌شناسی و روش انسان‌شناختی وی را بررسی كنیم. مسلماً ‌كسی كه ادعا می‌كند؛ علی(ع) را از بُعد انسان‌شناسی مطالعه كرده باید روش انسان‌شناختی وی را سنجید كه این فرد با این طرز نگاه و این روش، كار به كجا می‌برد و آیا این نگاه به انسان، در یک منظومه معرفتی سازگار هست یا نه؟

این مقاله در جلد نهم کتاب کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (ع)‌ موجود می باشد.جهت استفاده از متن کامل مقاله به لینکهای زیر مراجعه کنید