نهجالبلاغه: خطبه 83
وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السّلامُ فى ذِكْرِ عَمْرِوبْنِ الْعاصِ
از سخنان آن حضرت است درباره عمروعاص
عَجَباً لاِبْنِ النّابِغَةِ، يَزْعُمُ لاَِهْلِ الشّامِ اَنَّ فِىَّ دُعابَةً، وَ اَنِّى امْرُؤٌ تِلْعابَةٌ
مرا از پسر زانیه تعجب است، که به مردم شام وانمود مى کند که در من شوخ طبعى است، و انسانى بازیگرم
اُعافِسُ وَ اُمارِسُ. لَقَدْ قالَ باطِلاً، وَ نَطَقَ آثِماً.
شوخى مى کنم و در بازى کردن کوشایم. او به باطل سخن گفته، و به این گونه سخن مرتکب گناه شده
اَما وَ شَرُّ الْقَوْلِ الْكَذِبُ. اِنَّهُ لَيَقُولُ فَيَكْذِبُ، وَ يَعِدُ فَيُخْلِفُ،
بدانید که بدترین گفتار دروغ است. او در سخن راندن دروغ مى گوید، و وعده مى دهد و تخلف مى کند
وَ يَسْأَلُ فَيُلْحِفُ، وَ يُسْأَلُ فَيَبْخَلُ، وَ يَخُونُ الْعَهْدَ،
چون درخواست مى کند اصرار مى ورزد، و چون از او درخواست شود بخل مى ورزد، به عهدش خیانت مى کند
وَ يَقْطَعُ الاِْلَّ، فَاِذا كانَ عِنْدَ الْحَرْبِ فَاَىُّ زاجِر وَ آمِر هُوَ
و قطع رحم مى نماید، و چون به میدان جنگ آید براى شعله ور ساختن جنگ چه امر و نهى ها مى کند!
ما لَمْ تَأْخُذِ السُّيُوفُ مَآخِذَها! فَاِذا كانَ ذلكَ كانَ اَكْبَرُ مَكيدَتِهِ اَنْ يَمْنَحَ الْقَوْمَ سُبَّتَـهُ!
البته پیش از بیرون آمدن شمشیرها از غلاف، و چون جنگ آغاز شود بزرگترین حیله اش براى نجات خود نشان دادن عورتش به مردم است!
اَما وَاللّهِ اِنَّى لَيَمْنَعُنى مِنَ اللَّعِبِ ذِكْرُ الْمَوْتِ، وَ اِنَّهُ لَيَمْنَعُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ نِسْيانُ الاْخِرَةِ
به خدا قسم یاد مرگ مرا از بازى بازمى دارد، و نسیان آخرت او را از گفتن حق مانع مى شود
وَ اِنَّهُ لَمْ يُبايِـعْ مُعاوِيَةَ حَتّى شَرَطَ لَهُ اَنْ يُؤْتِيَهُ اَتِيَّةً، وَ يَرْضَخَ لَهُ عَلى تَرْكِ الدّينِ رَضيخَةً
او با معاویه بیعت نکرد مگر به شرط بخشیده شدن مصر به او، و اخذ رشوه کمى براى دست برداشتن از دین